حکومت اسلامی
حکومت اسلامی
از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خدا است و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد (غیر معصوم باشد)، لزوما به باطل حکم کرده و طاغوت میباشد. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست) و دروغ زن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آنها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نموده است و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارا میباشند و اطاعت از هر حاکمی غیر از ایشان، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.

در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمانها یک نفر را به عنوان امام و سرپرست الهی قرار داده است و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همانگونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت میزنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی میخوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی میدانند.
عصمت
واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است. اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط هشام ابن حکم از متکلمین مهم شیعه و از اصحاب امام ششم شیعیان پیشنهاد شد. دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت در سه سطح مطرح میگردد:
سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت. در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده را در مورد پیامبر اسلام تایید میکنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر را بیان کردهاست که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخن او چیزی جز وحی الهی نیست.
سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.
سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه. در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان، پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبهای قرار دارند که از هر گونه خطا و اشتباه مبرا میباشند. از این رو به آنان معصوم گفته میشود. در مقابل اکثریت یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث "سهو النبی"، صدور لغزشهای کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمیشمارند.
زیر شاخههای شیعه
دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بودهاست. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخههای بسیار دستهبندی گردید. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شدهاند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی (اثناعشری)» تشکیل میدهند. مهمترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شدهاند، عبارتاند از اسماعیلیان، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی رغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسأله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصربفرد است.
مفاتیحالعلوم شیعیان را به شش زیرگروه بخش میکند، اثنی عشری معتقد به دوازده امام،زیدیه (پیروان زید بن علی)، کیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلب)، غالیه، و امامیه. وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم میکند، ناؤوسیه (منسوب به عبدالله بن ناؤوس)، مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر)، قطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تأیید کردهاند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمط)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شدهاند و وی را زنده میدانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود میدانند). در کتاب فرهنگ فرق اسلامی از دکتر محمدجواد مشکور زیرشاخههای بیشتری برای شیعه ذکر شده است.
فرقه غالب
شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.
خاستگاه
همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت و آیه تطهیر و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین.) علی را امام بر حق میدانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند، که هیچ سندی از طرف پیامبر در مورد انتخاب وصی بعد از او به وسیله شورا در دست نیست.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.
همچنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام در منابع اهل سنت استناد میکنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شدهاست. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت میکند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.» علامه امینی از علمای شیعهاست که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی تمامی روایات درباره واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمعآوری نموده و در چهل مجلد الغدیر منتشر نمود.
برخی، تشیع را به فردی بنام عبدالله بن سبا نسبت میدهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و موسس فرقه سبائیه میدانند که قائل به الوهیت علی بودهاست و بهمین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شدهاست و حتی برخی اخباری نقل میکنند که وی و پیروانش، بدستور علی در آتش سوزانده شدهاند. مرتضی عسکری در کتاب خود و همچنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه میدانند.
برخی از اهل سنت، نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر معتقدند که تقلید از فقه مذهب جعفری، نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر است.
امامان شیعیان دوازده امامی
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنیعشری (دوازده امامی) تشکیل میدهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند.
نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیدهاست. آنان عبارتند از:
امام علی بن ابی طالب امیرالمومنین
امام حسن بن علی(حسن مجتبی)
امام حسین بن علی (سید الشهدا)
امام علی بن الحسین (سجاد/زین العابدین)
امام محمد بن علی (باقر)
امام جعفر بن محمد (صادق)
امام موسی بن جعفر (کاظم)
امام علی بن موسی (رضا)
امام محمد بن علی (تقی)
امام علی بن محمد (نقی)
امام حسن بن علی (حسن عسکری)
امام حجت بن الحسن (المهدی)
فقه
مذهب فقهی شیعیان دوازدهامامی به فقه امامیه مشهور است.
علایم ظاهری شیعیان
در روایتی از حسن بن علی العسکری نقل شده است: «نشانه و علامتِ مؤمن (شیعه) پنج چیز است: ۱- ۵۱ رکعت نماز در شبانهروز خواندن (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت مستحبی و نافله روزانه)، ۲- زیارت کردن امام حسین در روز اربعین، ۳- انگشتر را در دست راست نمودن، ۴- پیشانی را در سجده بر خاک نهادن، ۵- بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازها بلند گفتن.»
یکی دیگر از نشانههای ظاهری شیعیان شهادت دادن به ولایت و خلافت بلافصل علی بن ابیطالب و امامان بعد از او در اذان (با ذکر اشهد ان علیاْ ولیالله یا نظایر آن) میباشد؛ که شهادت ثالثه نامیده میشود. البته گواهی دادن به ولایت علی بن ابیطالب در اذان به عنوان استحباب و تبرک گفته میشود و از اجزای اصلی اذان نیست. گر چه شهادت به ولایت علی بن ابی طالب در این زمانه شعار مذهب شیعه محسوب میشود، ولی برخی مراجع تقلید معتقدند که این عبارت باید طوری گفته شود که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد.
جغرافیای تشیع
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل میدهند. ، بیشتر شیعیان دوازدهامامی در هند, ایران، عراق، جمهوری آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند یمن و بحرین زندگی میکنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکتبوک ۸۹ درصد مردم ایران ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق، ۸۵ درصد مردم جمهوری آذربایجان و ۳۰ درصد مردم کویت و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی شیعه دوازدهامامی هستند. از شیعیان لبنان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان شیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر، اسماعیلی هستند. شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه ترکیه موسوم به علوییون و شیعیان سوریه نیز علوی هستند.
فقه امامیه
فقه امامیه یکی از مذاهب فقهی در اسلام است. این مذهب از آن رو که پیروان آن از شیعیان دوازدهامامی اند به فقه شیعه و از آن رو که بسیار به گفتههای منسوب به جعفر صادق، امام ششم شیعیان، وابسته است به فقه جعفری نیز مشهور است.
شیعه، گرایشی خاص در اسلام بر اساس یک رشته نظرات و تحلیلات کلامی و تاریخی است. ریشهٔ اصلی این گرایش را حدیث ثقلین که توسط محدثین شیعه و سنی از پیامبر اسلام روایت شده و برخی دیگر از روایات از پیامبر اسلام ریشهٔ اصلی این گرایش را تشکیل داد و بعداً استدلالات کلامی و فلسفی و تاریخی آن را تقویت کرد. مکتب شیعی نظراتش در زمینههای مذهبی را اکثراً از رهنمودهای بزرگان وائمه اهل بیت پیامبر الهام گرفته است. اختلاف اصلی دو مکتب فقهی سنی وشیعی در چگونگی تلقی نسبت به سنت نبوی و منابع فقه است. اهل سنت حدیث نبوی را از راه صحابهٔ او و شیعه حدیث را از خاندان وی به دست آوردهاند. مذاهب فقهی اهل سنت پیرو نظرات فقهی چند نفر از فقهای مدینه و عراق هستند، ولی مذاهب فقهی شیعی تابع نظرات امامان اهل بیت اند. مکتب شیعی دوازده امامی که عمده ترین نحله شیعی در حال حاضر است از نظرات امامان دوازدهگانهٔ خود به خصوص امام ششم ابو عبد الله جعفر بن محمد الصادق دنباله روی میکند و زین رو به آن جعفری گفته میشود.
منابع فقه شیعه عبارتند از قرآن، حدیث، اجماع و عقل. در مقابل اهل سنت منابع زیر را استفاده میکنند: قرآن، سنت، اجماع و قیاس.
منبع دوم، یعنی حدیث در مجموعههایی جمع آوری شده و مشهورترین آنها اینهایند:
کتاب الکافی، از محمد بن یعقوب کلینی (متوفی ۳۲۹).
کتاب من لا یحضره الفقیه، از محمد بن علی بن بابویه قمی، صدوق (م ۳۸۱).
تهذیب الاحکام، از محمد بن حسن طوسی، شیخ الطائفه (م ۴۶۰).
الاستبصار، از محمد بن حسن طوسی،
اصولی و اخباری
امامیه به دو مکتب «اصولی» و «اَخباری» تقسیم میشود. اخباریان در بدست آوردن احکام عملی به اخبار و حدیث اکتفا یا تکیه میکنند. در مقابل، اصولیان که در این زمینه از روشهای استنباط اجتهادی (اصول فقه) نیز کمک میگیرند. اینگونه تقابل در روش فقهی از سدههای نخستین نیز وجود داشتهاست اما بعنوان دو مکتب در سدههای اخیر تاحدودی مرزبندی شدند.
این تقابل روش و نگرش در همه نحلههای فقهی و کلامی اسلامی وجود داشتهاست که در مذهب اهل سنت بعنوان مکتب اهل حدیث (فقهای حجاز) در مقابل مکتب عقل یا قیاس یا اصحاب رأی (فقهای عراق) قرار میگیرند. که در اندیشه کلامی اهل سنت نیز بصورت مکتب اشعری (تکیه بر منقولات کلامی و ظاهر حدیث) در مقابل مکتب معتزلی (تکیه بر کلام استدلالی) جلوه گر میباشد. هرچند که در مذهب شیعه این تقابل بیشتر در روش فقهی به چشم میخورد تا اندیشه کلامی.
جدایی این دو مکتب به دوران پس از غیبت کبری بازمیگردد. تا پیش از آن شیعیان مسائل شرعی خود را بهطور مستقیم از امام معصوم خود دریافت میکردند و احتیاجی به اجتهاد و استنباط نداشتند ولی پس از آن ناچار شدند تا خود مسائل مذهبی را دریابند. برای این کار گروهی علم اصول فقه را، به عنوان روش استنباط احکام شرعی، که نزد اهل سنت تکامل یافته بود، پذیرفتند و به اصولی معروف شدند و گروهی دیگر که آن را قبول نداشتند به اخباری معروف شدند.
از مهمترین تفاوتهای اصولیون و اخباریون، به جز اختلاف در مورد اعتبار اصول فقه، میتوان به این موارد اشاره کرد:
اصولیون عقل را برای درک خوبی و بدی چیزها معتبر میدانند ولی اخباریون آن را معتبر نمیدانند.
اصولیون منابع دریافت احکام را به قرآن، سنت، اجماع و عقل تقسیم میکنند ولی اخباریون فقط قرآن و سنت را دلیل میدانند.
اصولیون ظاهر قرآن را حجت میدانند ولی اخباریون فقط نص قران را حجت میدانند.
اخباریون کتب چهارگانه حدیثی شیعه (اصول کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضره الفقیه) را قطعیالصدور دانسته و تمام احادیث آن را معتبر میدانند، در نتیجه به علم رجال نیازی ندارند، ولی اصولیون برای تشخیص اعتبار احادیث علم رجال را لازم میدانند.
اصولیون مقام فتوادهی و فهم احادیث را به مجتهد جامعالشرائط منحصر میدانند ولی اخباریون شناخت اهل بیت را برای این امر کافی میدانند.
اصولیون اجتهاد را واجب کفایی یا عینی میدانند ولی اخباریون آن را حرام میدانند.
اصولیون در جائیکه رسیدن به علم ممکن نباشد، ظن مجتهد را حجت میدانند. ولی اخباریون معتقدند تفاوتی بین ظن مجتهد و غیرمجتهد نیست و باید به علم قطعی رسید.
اصولیون اصل اباحه (فرض جایز بودن هر کاری تا زمانی که دلیلی بر ممنوعیت آن نباشد) را حجت میدانند ولی اخباریون نه.
اخباریون خبر واحد (حدیثی که به تواتر نرسیده) را حجت نمیدانند ولی بیشتر اصولیون آن را حجت میدانند.
اصولیون احادیث را به پنج دسته تقسیم می کنند امااخباریان به دو دسته : صحیح و ضعیف.
البته لازم به ذکر است که بعضی از اخباریان قائل به صحت یا ضعف حدیث نبوده و تمام احادیث و عمل به آنان را صحیح و درست می دانند حتی اگر این احادیث در کتب نا معلوم باشد . اخباریان در باب عمل به احادیث متعارض چند گونه عمل می کنند بعضی از از آنها قائل به تخییر بوده یعنی به هر کدام از آنها بخواهی عمل می توان کرد و بعضی قائل به ترجیح اند که در ابتدا آن را با کتاب خداوند سپس با سنت پیامبر می سنجند در مرحله بعد به روایتی عمل می کنند که مخالف عامه باشد و در مرحله آخر به راویی که بیشتر مورد اعتماد باشد عمل می نمایند . معمولاً کسانی که اهل تخییرند قائل به صحت تمام احادیث هستند و کسانی که قائل به ترجیح اند احادیث را به صحیح و ضعیف تقسیم بندی می کنند . در ضمن باید گفت که هر دو نوع اعتقاد از روایات برخاسته است .
مکتب اخباری از نظر اصول استنباط و اکتفا به قرآن و روایات به مکتب ظاهری در میان اهل سنت شباهت دارد و اصولیون شیعه نیز در بین مذاهب چهارگانه اهل سنت شباهت بیشتری به شافعیان دارند. در بین مذاهب دیگر شیعه؛ مذهب اسماعیلی از نظر فقهی شباهت بسیاری به مذهب جعفری دارد. هر چند از نظر مسائل مربوط به سیاست، حکومت و امامت اختلاف جدی با مذهب جعفری دارد. اما مذهب فقهی شیعیان زیدی بیشتر به اهل سنت و بهویژه حنفیان نزدیک است تا فقه جعفری.
مکتب اخباری بیشترین نفوذ را در اواخر دوره صفوی و پساصفوی با دیدگاههای فقهایی چون محمدامین استرآبادی و یوسف بحرانی به دست آورد اما در اواخر دوره قاجار جریان اخباری بهشدت ضعیف شده و شیخ مرتضای انصاری (۱۲۲۴ - ۱۲۸۱ ه. ق) تفوق کامل اصولیون را بر جریان نواخباری دیکته کرد. اصولیون به طور کلی در زمینه مسائل حقوقی مشی آزادیگرایانهتری از اخباریون دارند، اما این تصور که همه علمای اصولی پیشرو و علمای اخباری همگی واپسگرایند به کلی بیاساس است. طبقه فعال سیاسی شیعیان نیز از بین اصولیون است و مبنای مشروعیت رهبری روحالله خمینی و حکومت جمهوری اسلامی که به دست او تأسیس شد وابسته به تعالیم مکتب اصولی بود. ابهام زیادی در مورد پیروی از مکاتب اخباری و اصولی در جهان شیعه امروز وجود دارد. برخی منابع تشیع ایرانی را اصولی و تشیع عراقی را اخباری معرفی کنند. برخی منابع دیگر شیعیان ایران و عراق را به طور کامل پیرو سیستم مرجعیت دانسته و در نتیجه آنها را اصولی میدانند. در این دیدگاه علی سیستانی (بلندپایهترین شخصیت مذهبی عراق) یک مرجع تقلید است و احکام اسلامی از طریق مراجع و مجتهدین تفسیر و به روز شده و این به معنی پیروی از مکتب اصولی است. بر اساس این دیدگاه اخباریون امروزه تنها در بحرین اکثریت دارند و در برخی مناطق دیگر خلیج فارس مثل بصره و خرمشهر هم حضور دارند. هرچند رسوبات فکری دیدگاههای اخباری هنوز در میان شیعیان و علمای شیعه چه در ایران و چه در سطح وسیعتری در عراق، هند، پاکستان و بحرین باقیماندهاست. پس از شکست اخباریون مهمترین رقیبی که جریان اصولی تاکنون به خود دیده مکتب شیخیه است که بر پایه آموزههای شیخ احمد احسائی و شیخ کاظم رشتی بنیان نهاده شد. در حالی که اختلاف اصولیون و اخباریون در زمینهً «فروع دین» بود شیخیه در «اصول دین» با اصولیون اختلاف نظر داشت. امروزه یک جریان قوی شیخیه در پاکستان به حیات خود ادامه میدهد.
شیعه دوازدهامامی
شیعه دوازدهامامی یا اثنیعشری نام فرقه ای از مذهب تشیع در دین اسلام است که به امامت ۱۲ امام پس از محمد، پیامبر اسلام، باور دارد. ایشان را شیعه جعفری یا امامیه هم مینامند. شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.
امامیه
امامیه یکی از مشهورترین اصطلاحهای کلامی این مذهب شمرده میشود که برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی میشود و جمع آن «ائمه» است. حرف یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار میرود، یعنی فرقه امامیه. و «مقصود گروهی است که پس از رحلت پیامبر اسلام از «امام منصوب از جانب او» پیروی میکنند».
در اصطلاح نیز به هر گروهی که پس از پیامبر اسلام به امام منصوب معتقد است، میتوان آن را امامی نامید. در این صورت، واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی بن ابی طالب پیروی میکنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر اسلام مقدم می دارند.
امامیه در منابع فرق اسلامی
اشعری شیعه را به سه صنف به نامهای «غالیه»، «رافضه»، «زیدیه» تقسیم میکند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان میگیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نموده است».
ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام برده است، که زیدیه نیز از آنان است. او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را تحت این عنوان جمع کرده است. محقق کتاب محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور میشود که امامیه همان فرقه اثناعشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانسته است.
بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای غلاة شش فرقه ذکر کرده است.
اسفرائینی از غلاة نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نامهای زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده است.
شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نامهای کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه.
احمد امین مصری اساس تشیع را اعتقاد به این می داند که علی و فرزندان او از دیگران برای خلافت و امامت شایسته تر هستند و پیامبر اسلام نیز آنها را برای این مقام برگزیده است. و غیر از فرقه زیدیه، دیگر فرق شیعه را تحت عنوان امامیه نامیده، و مهم ترین آنها را اثناعشریه می داند.
به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را میتوان امامیه نامید، مگر فرقههای غالی که اصولاً اسلام آنها زیر سؤال است، واگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنا عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید میگوید: امامیه امامت را پس از امام علی و حسنین در اولاد حسین بن علی متمرکز میسازند و امامت را تا امام رضا و سپس تا امام مهدی ادامه میدهند.
فخر الدین رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و میگوید: امامیه گروهی از شیعه است که می گویند: امام پس از پیامبر اسلام، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، سپس فرزند حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست.
از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثناعشری به کار میبرند. سعد بن عبداللّه اشعری قمی که از اصحاب عسکری به شمار میرود و در سال ۲۹۹ درگذشته است. کتابوبه نام «مقالات الإمامیة» تألیف نموده است. شیخ صدوق (۳۰۶-۳۸۱) کتابوبه نام «رسالة فی دین الإمامیة» نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است و از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات شیخ مفید در کتاب «اوائل المقالات» در مورد اثناعشریه به کار میرود. و همگی حاکی از این است که تقسیم بندی اشعری و غیره دقیق نبود و یا از آن، معنی عام، اراده نمودهاند.
برخی از پژوهشگران معاصر فرق اسلامی بر این باورند که بسیاری از این فرقهها که اشعری، و یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمردهاند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» و یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسأله کلامی، مایه تعدد فرقه نمیگردد. آنچه میتواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آنها است، بنابراین فقط میتوان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد. شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که امت اسلامی را به هفتاد و سه فرقه می رساند بوده است.
باورهای این مذهب
پیروان مکتب امامت معتقدند که پس از درگذشت پیامبر اسلام نیاز بشر به وصی الهی منتفی نمیشود و به همان دلیل که خدا انبیاء را برانگیخته، از میان آنها وصیهایی هم برمیگزیند تا مردم را هدایت کنند. شیعیان دوازدهامامی با استفاده از قرآن و به استناد سنت پیامبر به دوازده وصی معصوم، که از اهل بیت محمد هستند؛ به عنوان جانشین منصوب او، تا روز قیامت ایمان آوردهاند. شیعیان با استناد به حدیث جابر و احادیث متواتر معتقدند ائمه ۱۲ فرد مشخصی هستند که از جانب خدا و از زمان پیامبر با نام معرفی شدهاند و عبارتاند از:
علی بن ابیطالب
حسن بن علی
حسین بن علی
علی بن حسین (سجاد)
محمد بن علی (باقر)
جعفر بن محمد (صادق)
موسی بن جعفر (کاظم)
علی بن موسی (رضا)
محمد بن علی (تقی)
علی بن محمد (نقی)
حسن بن علی (عسکری)
محمد بن حسن (مهدی)، که به اعتقاد شیعیان مهدی زنده و حاضر است، ولی در دوران غیبت به سر میبرد.
امامت
شیعه دوازده امامی معتقدند که امامت یکی از اصول دین است و آنکه ایمان با اعتقاد به آن کامل میشود. همچنین معتقدند که امامت همچون نبوت لطفیست از جانب خداوند و باید در هر عصر پیشوا یا همان امام وجود داشته باشد تا بشریت را بعد از پیامبر هدایت بنماید. پیشوا صلاحیاتی همچون پیامبر دارد مثل ولایت بر مردم، داد و ستد کردن بینشان ونیز رفع ظلم و ستم از میانشان. بنابراین امامت امتداد پیامبریست و همان دلیلی که نبوت را ضروری میسازد امامت را نیز ضروری میکند.
اهل بیت
اهل بیت (به عربی:أهل البیت) عبارتی به زبان عربی است و به معنای واقعی کلمه به معنی مردمِ خانه یا خانوادهی خانه است. عبارت "اهل بیت" در عربستان قبل از ظهور اسلام برای اشاره به قبیله یا طایفهی یک شخص استفاده میشد که توسط خانوادهی حاکم بر یک قبیله انتخاب میشد. در سنت اسلامی این اصطلاح برای خانوادهی پیامبر اسلام استفاده میشود. اهل بیت به طور ویژهای برای مسلمانان شیعه مهم هستند زیرا شیعیان عموماً احادیث را از اهل بیت و یا نزدیکان آنها استناج میکنند.
در اسلام شیعه اهل بیت مرکز اسلام و مفسر قرآن و سنت هستند. شیعیان باور دارند که آنها جانشین پیامبر هستند و شامل محمد، فاطمه، علی، حسن، حسین (به طور کلی معروف به اصحاب کسا"رداپوش")و سایر امامان میشود. نظرات مختلفی در مورد قلمرو و اهمیت اهل بیت وجود دارد.
در اسلام سنی اهل بیت پیامبر شامل زنان پیامبر، دخترش فاطمه، علی و دو فرزندش حسن و حسین میشود. باقی سنیها تمام نوادگان محمد را و بعضی اوقات نوادگان عمویش عباس ابن عبدالمطلب را نیز اهل بیت میدانند. در تفکر شیعه و سنی هر مسلمانی وظیفه دارد به اهل بیت عشق بورزد.
از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خدا است و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد (غیر معصوم باشد)، لزوما به باطل حکم کرده و طاغوت میباشد. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست) و دروغ زن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آنها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نموده است و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارا میباشند و اطاعت از هر حاکمی غیر از ایشان، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.

در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمانها یک نفر را به عنوان امام و سرپرست الهی قرار داده است و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همانگونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت میزنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی میخوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی میدانند.
عصمت
واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است. اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط هشام ابن حکم از متکلمین مهم شیعه و از اصحاب امام ششم شیعیان پیشنهاد شد. دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت در سه سطح مطرح میگردد:
سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت. در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده را در مورد پیامبر اسلام تایید میکنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر را بیان کردهاست که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخن او چیزی جز وحی الهی نیست.
سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.
سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه. در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان، پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبهای قرار دارند که از هر گونه خطا و اشتباه مبرا میباشند. از این رو به آنان معصوم گفته میشود. در مقابل اکثریت یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث "سهو النبی"، صدور لغزشهای کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمیشمارند.
زیر شاخههای شیعه
دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بودهاست. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخههای بسیار دستهبندی گردید. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شدهاند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی (اثناعشری)» تشکیل میدهند. مهمترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شدهاند، عبارتاند از اسماعیلیان، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی رغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسأله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصربفرد است.
مفاتیحالعلوم شیعیان را به شش زیرگروه بخش میکند، اثنی عشری معتقد به دوازده امام،زیدیه (پیروان زید بن علی)، کیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلب)، غالیه، و امامیه. وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم میکند، ناؤوسیه (منسوب به عبدالله بن ناؤوس)، مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر)، قطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تأیید کردهاند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمط)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شدهاند و وی را زنده میدانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود میدانند). در کتاب فرهنگ فرق اسلامی از دکتر محمدجواد مشکور زیرشاخههای بیشتری برای شیعه ذکر شده است.
فرقه غالب
شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.
خاستگاه
همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت و آیه تطهیر و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین.) علی را امام بر حق میدانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند، که هیچ سندی از طرف پیامبر در مورد انتخاب وصی بعد از او به وسیله شورا در دست نیست.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.
همچنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام در منابع اهل سنت استناد میکنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شدهاست. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت میکند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.» علامه امینی از علمای شیعهاست که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی تمامی روایات درباره واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمعآوری نموده و در چهل مجلد الغدیر منتشر نمود.
برخی، تشیع را به فردی بنام عبدالله بن سبا نسبت میدهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و موسس فرقه سبائیه میدانند که قائل به الوهیت علی بودهاست و بهمین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شدهاست و حتی برخی اخباری نقل میکنند که وی و پیروانش، بدستور علی در آتش سوزانده شدهاند. مرتضی عسکری در کتاب خود و همچنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه میدانند.
برخی از اهل سنت، نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر معتقدند که تقلید از فقه مذهب جعفری، نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر است.
امامان شیعیان دوازده امامی
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنیعشری (دوازده امامی) تشکیل میدهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند.
نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیدهاست. آنان عبارتند از:
امام علی بن ابی طالب امیرالمومنین
امام حسن بن علی(حسن مجتبی)
امام حسین بن علی (سید الشهدا)
امام علی بن الحسین (سجاد/زین العابدین)
امام محمد بن علی (باقر)
امام جعفر بن محمد (صادق)
امام موسی بن جعفر (کاظم)
امام علی بن موسی (رضا)
امام محمد بن علی (تقی)
امام علی بن محمد (نقی)
امام حسن بن علی (حسن عسکری)
امام حجت بن الحسن (المهدی)
فقه
مذهب فقهی شیعیان دوازدهامامی به فقه امامیه مشهور است.
علایم ظاهری شیعیان
در روایتی از حسن بن علی العسکری نقل شده است: «نشانه و علامتِ مؤمن (شیعه) پنج چیز است: ۱- ۵۱ رکعت نماز در شبانهروز خواندن (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت مستحبی و نافله روزانه)، ۲- زیارت کردن امام حسین در روز اربعین، ۳- انگشتر را در دست راست نمودن، ۴- پیشانی را در سجده بر خاک نهادن، ۵- بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازها بلند گفتن.»
یکی دیگر از نشانههای ظاهری شیعیان شهادت دادن به ولایت و خلافت بلافصل علی بن ابیطالب و امامان بعد از او در اذان (با ذکر اشهد ان علیاْ ولیالله یا نظایر آن) میباشد؛ که شهادت ثالثه نامیده میشود. البته گواهی دادن به ولایت علی بن ابیطالب در اذان به عنوان استحباب و تبرک گفته میشود و از اجزای اصلی اذان نیست. گر چه شهادت به ولایت علی بن ابی طالب در این زمانه شعار مذهب شیعه محسوب میشود، ولی برخی مراجع تقلید معتقدند که این عبارت باید طوری گفته شود که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد.
جغرافیای تشیع
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل میدهند. ، بیشتر شیعیان دوازدهامامی در هند, ایران، عراق، جمهوری آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند یمن و بحرین زندگی میکنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکتبوک ۸۹ درصد مردم ایران ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق، ۸۵ درصد مردم جمهوری آذربایجان و ۳۰ درصد مردم کویت و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی شیعه دوازدهامامی هستند. از شیعیان لبنان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان شیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر، اسماعیلی هستند. شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه ترکیه موسوم به علوییون و شیعیان سوریه نیز علوی هستند.
فقه امامیه
فقه امامیه یکی از مذاهب فقهی در اسلام است. این مذهب از آن رو که پیروان آن از شیعیان دوازدهامامی اند به فقه شیعه و از آن رو که بسیار به گفتههای منسوب به جعفر صادق، امام ششم شیعیان، وابسته است به فقه جعفری نیز مشهور است.
شیعه، گرایشی خاص در اسلام بر اساس یک رشته نظرات و تحلیلات کلامی و تاریخی است. ریشهٔ اصلی این گرایش را حدیث ثقلین که توسط محدثین شیعه و سنی از پیامبر اسلام روایت شده و برخی دیگر از روایات از پیامبر اسلام ریشهٔ اصلی این گرایش را تشکیل داد و بعداً استدلالات کلامی و فلسفی و تاریخی آن را تقویت کرد. مکتب شیعی نظراتش در زمینههای مذهبی را اکثراً از رهنمودهای بزرگان وائمه اهل بیت پیامبر الهام گرفته است. اختلاف اصلی دو مکتب فقهی سنی وشیعی در چگونگی تلقی نسبت به سنت نبوی و منابع فقه است. اهل سنت حدیث نبوی را از راه صحابهٔ او و شیعه حدیث را از خاندان وی به دست آوردهاند. مذاهب فقهی اهل سنت پیرو نظرات فقهی چند نفر از فقهای مدینه و عراق هستند، ولی مذاهب فقهی شیعی تابع نظرات امامان اهل بیت اند. مکتب شیعی دوازده امامی که عمده ترین نحله شیعی در حال حاضر است از نظرات امامان دوازدهگانهٔ خود به خصوص امام ششم ابو عبد الله جعفر بن محمد الصادق دنباله روی میکند و زین رو به آن جعفری گفته میشود.
منابع فقه شیعه عبارتند از قرآن، حدیث، اجماع و عقل. در مقابل اهل سنت منابع زیر را استفاده میکنند: قرآن، سنت، اجماع و قیاس.
منبع دوم، یعنی حدیث در مجموعههایی جمع آوری شده و مشهورترین آنها اینهایند:
کتاب الکافی، از محمد بن یعقوب کلینی (متوفی ۳۲۹).
کتاب من لا یحضره الفقیه، از محمد بن علی بن بابویه قمی، صدوق (م ۳۸۱).
تهذیب الاحکام، از محمد بن حسن طوسی، شیخ الطائفه (م ۴۶۰).
الاستبصار، از محمد بن حسن طوسی،
اصولی و اخباری
امامیه به دو مکتب «اصولی» و «اَخباری» تقسیم میشود. اخباریان در بدست آوردن احکام عملی به اخبار و حدیث اکتفا یا تکیه میکنند. در مقابل، اصولیان که در این زمینه از روشهای استنباط اجتهادی (اصول فقه) نیز کمک میگیرند. اینگونه تقابل در روش فقهی از سدههای نخستین نیز وجود داشتهاست اما بعنوان دو مکتب در سدههای اخیر تاحدودی مرزبندی شدند.
این تقابل روش و نگرش در همه نحلههای فقهی و کلامی اسلامی وجود داشتهاست که در مذهب اهل سنت بعنوان مکتب اهل حدیث (فقهای حجاز) در مقابل مکتب عقل یا قیاس یا اصحاب رأی (فقهای عراق) قرار میگیرند. که در اندیشه کلامی اهل سنت نیز بصورت مکتب اشعری (تکیه بر منقولات کلامی و ظاهر حدیث) در مقابل مکتب معتزلی (تکیه بر کلام استدلالی) جلوه گر میباشد. هرچند که در مذهب شیعه این تقابل بیشتر در روش فقهی به چشم میخورد تا اندیشه کلامی.
جدایی این دو مکتب به دوران پس از غیبت کبری بازمیگردد. تا پیش از آن شیعیان مسائل شرعی خود را بهطور مستقیم از امام معصوم خود دریافت میکردند و احتیاجی به اجتهاد و استنباط نداشتند ولی پس از آن ناچار شدند تا خود مسائل مذهبی را دریابند. برای این کار گروهی علم اصول فقه را، به عنوان روش استنباط احکام شرعی، که نزد اهل سنت تکامل یافته بود، پذیرفتند و به اصولی معروف شدند و گروهی دیگر که آن را قبول نداشتند به اخباری معروف شدند.
از مهمترین تفاوتهای اصولیون و اخباریون، به جز اختلاف در مورد اعتبار اصول فقه، میتوان به این موارد اشاره کرد:
اصولیون عقل را برای درک خوبی و بدی چیزها معتبر میدانند ولی اخباریون آن را معتبر نمیدانند.
اصولیون منابع دریافت احکام را به قرآن، سنت، اجماع و عقل تقسیم میکنند ولی اخباریون فقط قرآن و سنت را دلیل میدانند.
اصولیون ظاهر قرآن را حجت میدانند ولی اخباریون فقط نص قران را حجت میدانند.
اخباریون کتب چهارگانه حدیثی شیعه (اصول کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضره الفقیه) را قطعیالصدور دانسته و تمام احادیث آن را معتبر میدانند، در نتیجه به علم رجال نیازی ندارند، ولی اصولیون برای تشخیص اعتبار احادیث علم رجال را لازم میدانند.
اصولیون مقام فتوادهی و فهم احادیث را به مجتهد جامعالشرائط منحصر میدانند ولی اخباریون شناخت اهل بیت را برای این امر کافی میدانند.
اصولیون اجتهاد را واجب کفایی یا عینی میدانند ولی اخباریون آن را حرام میدانند.
اصولیون در جائیکه رسیدن به علم ممکن نباشد، ظن مجتهد را حجت میدانند. ولی اخباریون معتقدند تفاوتی بین ظن مجتهد و غیرمجتهد نیست و باید به علم قطعی رسید.
اصولیون اصل اباحه (فرض جایز بودن هر کاری تا زمانی که دلیلی بر ممنوعیت آن نباشد) را حجت میدانند ولی اخباریون نه.
اخباریون خبر واحد (حدیثی که به تواتر نرسیده) را حجت نمیدانند ولی بیشتر اصولیون آن را حجت میدانند.
اصولیون احادیث را به پنج دسته تقسیم می کنند امااخباریان به دو دسته : صحیح و ضعیف.
البته لازم به ذکر است که بعضی از اخباریان قائل به صحت یا ضعف حدیث نبوده و تمام احادیث و عمل به آنان را صحیح و درست می دانند حتی اگر این احادیث در کتب نا معلوم باشد . اخباریان در باب عمل به احادیث متعارض چند گونه عمل می کنند بعضی از از آنها قائل به تخییر بوده یعنی به هر کدام از آنها بخواهی عمل می توان کرد و بعضی قائل به ترجیح اند که در ابتدا آن را با کتاب خداوند سپس با سنت پیامبر می سنجند در مرحله بعد به روایتی عمل می کنند که مخالف عامه باشد و در مرحله آخر به راویی که بیشتر مورد اعتماد باشد عمل می نمایند . معمولاً کسانی که اهل تخییرند قائل به صحت تمام احادیث هستند و کسانی که قائل به ترجیح اند احادیث را به صحیح و ضعیف تقسیم بندی می کنند . در ضمن باید گفت که هر دو نوع اعتقاد از روایات برخاسته است .
مکتب اخباری از نظر اصول استنباط و اکتفا به قرآن و روایات به مکتب ظاهری در میان اهل سنت شباهت دارد و اصولیون شیعه نیز در بین مذاهب چهارگانه اهل سنت شباهت بیشتری به شافعیان دارند. در بین مذاهب دیگر شیعه؛ مذهب اسماعیلی از نظر فقهی شباهت بسیاری به مذهب جعفری دارد. هر چند از نظر مسائل مربوط به سیاست، حکومت و امامت اختلاف جدی با مذهب جعفری دارد. اما مذهب فقهی شیعیان زیدی بیشتر به اهل سنت و بهویژه حنفیان نزدیک است تا فقه جعفری.
مکتب اخباری بیشترین نفوذ را در اواخر دوره صفوی و پساصفوی با دیدگاههای فقهایی چون محمدامین استرآبادی و یوسف بحرانی به دست آورد اما در اواخر دوره قاجار جریان اخباری بهشدت ضعیف شده و شیخ مرتضای انصاری (۱۲۲۴ - ۱۲۸۱ ه. ق) تفوق کامل اصولیون را بر جریان نواخباری دیکته کرد. اصولیون به طور کلی در زمینه مسائل حقوقی مشی آزادیگرایانهتری از اخباریون دارند، اما این تصور که همه علمای اصولی پیشرو و علمای اخباری همگی واپسگرایند به کلی بیاساس است. طبقه فعال سیاسی شیعیان نیز از بین اصولیون است و مبنای مشروعیت رهبری روحالله خمینی و حکومت جمهوری اسلامی که به دست او تأسیس شد وابسته به تعالیم مکتب اصولی بود. ابهام زیادی در مورد پیروی از مکاتب اخباری و اصولی در جهان شیعه امروز وجود دارد. برخی منابع تشیع ایرانی را اصولی و تشیع عراقی را اخباری معرفی کنند. برخی منابع دیگر شیعیان ایران و عراق را به طور کامل پیرو سیستم مرجعیت دانسته و در نتیجه آنها را اصولی میدانند. در این دیدگاه علی سیستانی (بلندپایهترین شخصیت مذهبی عراق) یک مرجع تقلید است و احکام اسلامی از طریق مراجع و مجتهدین تفسیر و به روز شده و این به معنی پیروی از مکتب اصولی است. بر اساس این دیدگاه اخباریون امروزه تنها در بحرین اکثریت دارند و در برخی مناطق دیگر خلیج فارس مثل بصره و خرمشهر هم حضور دارند. هرچند رسوبات فکری دیدگاههای اخباری هنوز در میان شیعیان و علمای شیعه چه در ایران و چه در سطح وسیعتری در عراق، هند، پاکستان و بحرین باقیماندهاست. پس از شکست اخباریون مهمترین رقیبی که جریان اصولی تاکنون به خود دیده مکتب شیخیه است که بر پایه آموزههای شیخ احمد احسائی و شیخ کاظم رشتی بنیان نهاده شد. در حالی که اختلاف اصولیون و اخباریون در زمینهً «فروع دین» بود شیخیه در «اصول دین» با اصولیون اختلاف نظر داشت. امروزه یک جریان قوی شیخیه در پاکستان به حیات خود ادامه میدهد.
شیعه دوازدهامامی
شیعه دوازدهامامی یا اثنیعشری نام فرقه ای از مذهب تشیع در دین اسلام است که به امامت ۱۲ امام پس از محمد، پیامبر اسلام، باور دارد. ایشان را شیعه جعفری یا امامیه هم مینامند. شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.
امامیه
امامیه یکی از مشهورترین اصطلاحهای کلامی این مذهب شمرده میشود که برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی میشود و جمع آن «ائمه» است. حرف یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار میرود، یعنی فرقه امامیه. و «مقصود گروهی است که پس از رحلت پیامبر اسلام از «امام منصوب از جانب او» پیروی میکنند».
در اصطلاح نیز به هر گروهی که پس از پیامبر اسلام به امام منصوب معتقد است، میتوان آن را امامی نامید. در این صورت، واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی بن ابی طالب پیروی میکنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر اسلام مقدم می دارند.
امامیه در منابع فرق اسلامی
اشعری شیعه را به سه صنف به نامهای «غالیه»، «رافضه»، «زیدیه» تقسیم میکند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان میگیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نموده است».
ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام برده است، که زیدیه نیز از آنان است. او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را تحت این عنوان جمع کرده است. محقق کتاب محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور میشود که امامیه همان فرقه اثناعشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانسته است.
بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای غلاة شش فرقه ذکر کرده است.
اسفرائینی از غلاة نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نامهای زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده است.
شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نامهای کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه.
احمد امین مصری اساس تشیع را اعتقاد به این می داند که علی و فرزندان او از دیگران برای خلافت و امامت شایسته تر هستند و پیامبر اسلام نیز آنها را برای این مقام برگزیده است. و غیر از فرقه زیدیه، دیگر فرق شیعه را تحت عنوان امامیه نامیده، و مهم ترین آنها را اثناعشریه می داند.
به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را میتوان امامیه نامید، مگر فرقههای غالی که اصولاً اسلام آنها زیر سؤال است، واگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنا عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید میگوید: امامیه امامت را پس از امام علی و حسنین در اولاد حسین بن علی متمرکز میسازند و امامت را تا امام رضا و سپس تا امام مهدی ادامه میدهند.
فخر الدین رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و میگوید: امامیه گروهی از شیعه است که می گویند: امام پس از پیامبر اسلام، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، سپس فرزند حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست.
از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثناعشری به کار میبرند. سعد بن عبداللّه اشعری قمی که از اصحاب عسکری به شمار میرود و در سال ۲۹۹ درگذشته است. کتابوبه نام «مقالات الإمامیة» تألیف نموده است. شیخ صدوق (۳۰۶-۳۸۱) کتابوبه نام «رسالة فی دین الإمامیة» نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است و از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات شیخ مفید در کتاب «اوائل المقالات» در مورد اثناعشریه به کار میرود. و همگی حاکی از این است که تقسیم بندی اشعری و غیره دقیق نبود و یا از آن، معنی عام، اراده نمودهاند.
برخی از پژوهشگران معاصر فرق اسلامی بر این باورند که بسیاری از این فرقهها که اشعری، و یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمردهاند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» و یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسأله کلامی، مایه تعدد فرقه نمیگردد. آنچه میتواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آنها است، بنابراین فقط میتوان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد. شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که امت اسلامی را به هفتاد و سه فرقه می رساند بوده است.
باورهای این مذهب
پیروان مکتب امامت معتقدند که پس از درگذشت پیامبر اسلام نیاز بشر به وصی الهی منتفی نمیشود و به همان دلیل که خدا انبیاء را برانگیخته، از میان آنها وصیهایی هم برمیگزیند تا مردم را هدایت کنند. شیعیان دوازدهامامی با استفاده از قرآن و به استناد سنت پیامبر به دوازده وصی معصوم، که از اهل بیت محمد هستند؛ به عنوان جانشین منصوب او، تا روز قیامت ایمان آوردهاند. شیعیان با استناد به حدیث جابر و احادیث متواتر معتقدند ائمه ۱۲ فرد مشخصی هستند که از جانب خدا و از زمان پیامبر با نام معرفی شدهاند و عبارتاند از:
علی بن ابیطالب
حسن بن علی
حسین بن علی
علی بن حسین (سجاد)
محمد بن علی (باقر)
جعفر بن محمد (صادق)
موسی بن جعفر (کاظم)
علی بن موسی (رضا)
محمد بن علی (تقی)
علی بن محمد (نقی)
حسن بن علی (عسکری)
محمد بن حسن (مهدی)، که به اعتقاد شیعیان مهدی زنده و حاضر است، ولی در دوران غیبت به سر میبرد.
امامت
شیعه دوازده امامی معتقدند که امامت یکی از اصول دین است و آنکه ایمان با اعتقاد به آن کامل میشود. همچنین معتقدند که امامت همچون نبوت لطفیست از جانب خداوند و باید در هر عصر پیشوا یا همان امام وجود داشته باشد تا بشریت را بعد از پیامبر هدایت بنماید. پیشوا صلاحیاتی همچون پیامبر دارد مثل ولایت بر مردم، داد و ستد کردن بینشان ونیز رفع ظلم و ستم از میانشان. بنابراین امامت امتداد پیامبریست و همان دلیلی که نبوت را ضروری میسازد امامت را نیز ضروری میکند.
اهل بیت
اهل بیت (به عربی:أهل البیت) عبارتی به زبان عربی است و به معنای واقعی کلمه به معنی مردمِ خانه یا خانوادهی خانه است. عبارت "اهل بیت" در عربستان قبل از ظهور اسلام برای اشاره به قبیله یا طایفهی یک شخص استفاده میشد که توسط خانوادهی حاکم بر یک قبیله انتخاب میشد. در سنت اسلامی این اصطلاح برای خانوادهی پیامبر اسلام استفاده میشود. اهل بیت به طور ویژهای برای مسلمانان شیعه مهم هستند زیرا شیعیان عموماً احادیث را از اهل بیت و یا نزدیکان آنها استناج میکنند.
در اسلام شیعه اهل بیت مرکز اسلام و مفسر قرآن و سنت هستند. شیعیان باور دارند که آنها جانشین پیامبر هستند و شامل محمد، فاطمه، علی، حسن، حسین (به طور کلی معروف به اصحاب کسا"رداپوش")و سایر امامان میشود. نظرات مختلفی در مورد قلمرو و اهمیت اهل بیت وجود دارد.
در اسلام سنی اهل بیت پیامبر شامل زنان پیامبر، دخترش فاطمه، علی و دو فرزندش حسن و حسین میشود. باقی سنیها تمام نوادگان محمد را و بعضی اوقات نوادگان عمویش عباس ابن عبدالمطلب را نیز اهل بیت میدانند. در تفکر شیعه و سنی هر مسلمانی وظیفه دارد به اهل بیت عشق بورزد.
بازیهای فکری از جمله بازیهایی است که از نام آن پیدا است بر اساس فکر و
تمرکز انسان انجام میگیرد.
پنتاگو
پنتاگو بازی فکری جذابی است که در سال ۲۰۰۴ توسط توماس فلودن سوئدی طراحی و ساخته شده استو از همان ابتدا هر ساله جوایز معتبری را از آن خود کرده است. از جمله آن که چند سال پیاپی (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)به عنوان بهترین بازی سال در کشورهای مختلف برگزیده شده است. در این بازی ۲ نفره که در رده بازیهای استراتژیک-انتزاعی طبقه بندی میشود. هر بازیکن به نوبت مهرهای را در صفحه قرار میدهد و سپس یکی از صفحهها را به دلخواه۹۰ درجه (در جهت یا خلاف جهت عقربههای ساعت) می چرخاند. اولین بازیکنی که بتواند پنج مهره از مهرههایش را در راستای افقی یا عمودی یا اریب و کاملاً پشت سر هم ردیف کند رندهٔ بازی است. سادگی روش یادگیری به همراه امکان پیگیری استراتژیهای پیشرفته در این بازی به علت وجود قائده چرخش صفحهها پس از هر حرکت باعث میشود تا همهٔ افراد (مبتدی تا پیشرفته) از این بازی ساده و در عین حال عمیق فکری لذت ببرند.

شطرنج
شطرنج یک بازی دونفره است که بر روی صفحهٔ ۸×۸ شطرنج و با استفاده از مهرههای شطرنج (شاه، وزیر، رخ، فیل، اسب و سرباز) انجام میگیرد. هر یک از مهرههای شطرنج به شکل مخصوصی حرکت کرده و قادر به زدن مهرههای حریف نیز هستند. هدف این بازی شهمات کردن حریف است یعنی ایجاد وضعیتی که شاه حریف هیچ راهی برای فرار نداشته باشد. همچنین بازی در صورت تسلیم اختیاری یکی از بازیکنان نیز با پایان میرسد، این اتفاق معمولاً وقتی میافتد که شکست اجتنابپذیر به نظر برسد. بازی شطرنج همچنین در چندین حالت نیز ممکن است با تساوی ختم شود. بازی شطرنج به سه بخش شروع بازی یا گشایش، وسط بازی و پایان بازی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل تاکتیکها و سبکهای متفاوتی به کار بسته میشوند. مهرههای شطرنج دارای ارزش متفاوتی هستند و با نمادهای ویژهای نوشته میشوند. شطرنج دارای تاکتیکهایی از جمله چنگال و آچمز و دارای جنبشها و حرکات ویژهای مانند حرکت قلعه، آنپاسان و ترفیع پیاده است.
قدمت این بازی به سدهٔ ششم میلادی در شرق هندوستان باز میگردد. نوع اولیه شطرنج با نام سانسکریت ِ چاتورانگا در امپراتوری گوپتا ابداع شد و در زمان حکومت خسرو انوشیروان ساسانی به ایران معرفی شد. شطرنج در ایران با کمی تغییر در قوانین بازی نام چَترَنگ را بر خود گرفت و با فتح قلمرو امپراتوری ساسانیان توسط عربها، در سراسر جهان اسلام رایجشده و شطرنج نام گرفت. ایرانیان و اعراب از قرن نهم میلادی اروپا و روسیه را با شطرنج آشنا کردند به همین دلیل در اغلب زبانهای اروپایی نام این بازی برگرفته از واژه شطرنج یا شاه (مهره اصلی بازی) و نام بیشتر مهرهها هم برگرفته از نامهای فارسی و عربی آنهاست. در اروپا، شطرنج دستخوش تغییراتی شد و با تغییر شکل حرکت برخی مهرهها پویایی و سرعت بازی افزایش یافت.
در اواخر قرن نوزدهم رقابت قهرمانی شطرنج جهان بنیادگذاریشد. نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان ویلهلم اشتاینیتس شطرنجباز یهودی اهل بوهم بود که در سال ۱۸۸۶ با غلبه بر یوهانس سوکرتورت ِ انگلیسی این عنوان را به دست آورد. ماگنوس کارلسن نروژی قهرمان فعلی شطرنج جهان است که با غلبه بر ویسوآناتان آناند در سال ۲۰۱۳ صاحب این عنوان شد. در سال ۱۹۲۴، سازمان بینالمللی شطرنج جهان (فیده) بنیادگذاریشد و به تدریج مسابقات و عناوینی تازهای به وجود آمدند. رقابتهای بینالمللی شطرنج در طول جنگ جهانی دوم متوقف شده و پس از جنگ جهانی دوم فیده مسئولیت برگزاری رقابت قهرمانی شطرنج جهان را بر عهده گرفت. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون ملی عضو فیده شدهاند و این سازمان را به یکی از بزرگترین نهادهای ورزشی جهان تبدیل کردهاند. فیده تلاش ناموفقی برای افزودن شطرنج به بازیهای المپیک داشته اما این اتفاق هرگز نیفتاده و به جای آن از سال ۱۹۲۷ المپیاد شطرنج بین تیمهای ملی شطرنج کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود. فیده همچنین درجههایی چون استاد فیده، استاد بینالمللی و استادبزرگ را به بهترین شطرنجبازان دنیا اهدا میکند. استاد بزرگ پس از قهرمان جهان معتبرترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدست آورد و گفته میشود که نخستین بار نیکلای دوم تزار روسیه در سال ۱۹۱۴ گروهی از بهترین شطرنجبازان دنیا را استاد بزرگ نامید.
شطرنجبازان اهل اتحاد شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم به قدرت بیرقیب شطرنج جهان تبدیل شدند، به طوریکه تا سال ۱۹۷۲ تمامی رقابتهای قهرمانی جهان بین شطرنجبازان کشور شوراها برگزار شده بود. در این سال بابی فیشر آمریکایی که بسیاری او را بهترین شطرنجباز تاریخ میدانند، عنوان قهرمانی را از شوروی خارج ساخت. پس از فیشر نیز این عنوان دوباره به شوروی بازگشت و به ترتیب آناتولی کارپف، گری کاسپارف و ولادیمیر کرامنیک صاحب این عنوان شدند و تا سال ۲۰۰۷ که ویسواناتان آناند ِ هندی به مقام قهرمانی رسید، این عنوان در شوروی و روسیه باقیماند.
هم زنان و هم مردان امکان کسب عنوان قهرمانی شطرنج جهان و دریافت درجات استادی را دارند و تورنمنتهای شطرنج اغلب بدون محدودیت جنسیتی و سنی برگزار میشوند اما درجات و عناوین مخصوصی هم برای شطرنجبازان زن در نظر گرفته شده که دریافت آنها شرایط آسانتری دارد و مسابقه قهرمانی شطرنج زنان جهان هم برای تعیین بهترین بانوی شطرنجباز دنیا برگزار میشود. فیده همچنین مسابقات قهرمانی جهان را برای ردههای سنی مختلف و به طور مجزا برای دختران و پسران برگزار کرده و درجات استاد بزرگی مخصوصی را هم به بهترین طراحان و حلکنندگان مسائل شطرنج اهدا میکند.
شطرنج رابطهٔ نزدیکی با ریاضیات و رایانش دارد. در سال ۱۹۹۷، دیپ بلو ساختهٔ شرکت آیبیام توانست برای نخستینبار گری کاسپارف، قهرمان وقت شطرنج جهان، را شکستدهد. به مسابقات شطرنج گاهی با محدودیت زمانی برگزار میشوند و عنوان شطرنج سریع و برق آسا برای مسابقاتی که زمان کوتاهی دارند استفاده میشود. در کنار شطرنج کلاسیک انواع دیگری از این بازی مانند شطرنج سیامی و شطرنج ۹۶۰ هم علاقهمندان زیادی دارند.
تخته نرد
نرد یا نردشیر کهن ترین بازی دنیا است که در میان مردم خاورمیانه و مردمان اروپای شرقی بسیار رایج است. در این بازی دو نفره ، طرفین مهرههای خود را بر اساس دو عددی که بر روی تاس نقش می بندد در جهت حرکت عقربههای ساعت یا خلاف آن حرکت میدهند و درآخر از صفحه ی بازی خارج میسازند،در پایان بازیکنی برنده خواهد بود که زودتر همه ی مهرههای خود را از زمین بازی خارج نماید.
تاریخچه
نیای تخت نرد : در بین تمامی مردم دنیا ایران به عنوان سرزمین مادری این بازی شناخته شده است. نخستین بازی ساخته ی دست بشر روی این کره خاکی که در واقع نیای تخت نرد و شاید شترنج هم شناخته می شود و مربوط به حدود ۶ هزار سال پیش می باشد ، صفحه ی بازی ای است که در شهر سوخته ی سیستان و بلوچستان از گور باستانی موسوم به شمارهٔ ۷۶۱ به همراه ۶۰ مهرهٔ آن کشف شده و از چوب آبنوس و به شکل ماری است که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته است. مهرهها و تاس های آن که با تاس های امروزی کاملاً متفاوت بوده است در یک ظرف سفالی در کنار صفحه ی بازی قرار داشتند و از سنگهای رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه بوده است. تا پیش از این گمان می رفت که صفحه ی بازی پیدا شده در گورستان سلطنتی اور در بینالنهرین ( عراق کنونی ) کهن ترین بازی ساخته شده به دست بشر می باشد. نمونه دیگری از قدیمی ترین بازی های صفحه و مهره ای دنیا که کشف شده مربوط به پنج هزار سال پیش و به شکل عقاب و عقرب از جنس سنگ صابونی در حاشیه هلیل رود در جیرفت کرمان در پی کاوشهای پروفسور یوسف مجیدزاده کشف شد و دارای سوراخهایی ( خانه هایی ) است که مهرهها در آن جای میگرفتند. نمونه های دیگری نیز از بازی ها در تپه سیلک کاشان ، صخره های جزیره خارک در خلیج پارس کشف شده است. محققان این نوع بازی های صفحه و مهره ای که تعداد بیشتر و نمونه های کهن تر آن ها در ایران کشف گردیده و البته در بین دیگر ملت های کهن دنیا مانند چین ، مصر و...وجود داشته را نیای بازی امروزی نرد نامیده اند. در واقع همه این بازی های ابتدایی به گونه ای بودند که تعدادی سنگ یا مهره را در صفحه ای که دارای خانه هایی به تعداد مختلف بوده، جا به جا می کردند و مهره ها را از یک نقطه آغازی به یک نقطه پایانی می رساندند.
چگونگی پیدایش نرد امروزی : کهن ترین اسناد موجود در جهان که بر وجود تخت نرد به صورت امروزی دلالت دارند ، اسناد کاملاً معتبر و تاریخی ایرانی است که از ساخت این بازی در زمان ساسانیان به دست بزرگمهر وزیر باهوش خبر می دهند.
سند نخست : یک نوشتهٔ پهلوی بنام چترنگ نامک( ماتیکان چترنگ یا گزارش شترنج ) این بازی را بزرگمهر در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان میفرستد، ابداع میکند و به پاس اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی آن را نیواردشیر به معنای اردشیر نجیب نام می نهد. بنا به متن کتاب چترنگ نامک ، بزرگمهر در ساخت تخت نرد از نمادهای گوناگونی که عموماً مربوط به باورهای زرتشتی است الهام می گیرد. مانند تشبیه صفحه ی بازی به کره زمین ، چهار بخش زمین بازی به چهار فصل سال ، سیاهی و سپیدی مهرهها به شب و روز ، تعداد مهره ها به تعداد روز های یک ماه ، گردش تاس ها به چرخش افلاک و ستارگان و گردش مهرهها به حرکت مردمان تشبیه شدهاست. همچنین چیدن مهرهها در آغاز بازی به آفرینش دنیا و برخورد و گذر مهره ها از یکدیگر را به برخورد و گذر انسان ها به هم در این زندگی و در انتها بیرون رفتن آنها از صفحه بازی به مرگ تشبیه گردیدهاست. نمادپردازی حتی در شرح شماره تاسها نیز دیده میشود که ۱ نشان اهورامزدا؛ ۲ نشان دو مینو (انگره مینو و سپنتا مینو)؛ ۳ نشان اندیشه، گفتار و کردار نیک؛ ۴ نشان عنصرهای چهارگانه خلقت یعنی آب، باد، خاک، آتش؛ ۵ نشان پنج روشنی خورشید، ماه، ستاره، آتش، آذرخش و ۶ به شش گاهنبار مانند شدهاست.در تلمود نیز به این بازی اشاره شدهاست و جالب اینجاست که جمع اعداد رو به روی هم در طرفین تاسها همواره هفت یعنی عددی که برای ایرانیان گرامی بوده است می باشد. چنانکه در برابر یک، شش نهادهاند و در مقابل دو، پنج و در مقابل سه، چهار.
سند دوم ظرف نقره ای بازمانده از دوران ساسانیان است که در نقوش این ظرف نشان می دهد سربازان ساسانی به بازی نرد و کشتی مشغول هستند.
فکر بکر
فکر بکر یک بازی رمزگشایی برای دو بازیکن است. این بازی به صورت امروزی به همراه چندین میخ در سال ۱۹۷۰ توسط مردخای میرویدز، رئیس دفتر پست و متخصص اسرائیلی، اختراع شد. اما این بازی شبیه یک مداد و کاغذ بازی ابتدایی به نام گاو نر و ماده بود که به بیش از یک قرن پیش بازمیگشت.
پنتاگو
پنتاگو بازی فکری جذابی است که در سال ۲۰۰۴ توسط توماس فلودن سوئدی طراحی و ساخته شده استو از همان ابتدا هر ساله جوایز معتبری را از آن خود کرده است. از جمله آن که چند سال پیاپی (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)به عنوان بهترین بازی سال در کشورهای مختلف برگزیده شده است. در این بازی ۲ نفره که در رده بازیهای استراتژیک-انتزاعی طبقه بندی میشود. هر بازیکن به نوبت مهرهای را در صفحه قرار میدهد و سپس یکی از صفحهها را به دلخواه۹۰ درجه (در جهت یا خلاف جهت عقربههای ساعت) می چرخاند. اولین بازیکنی که بتواند پنج مهره از مهرههایش را در راستای افقی یا عمودی یا اریب و کاملاً پشت سر هم ردیف کند رندهٔ بازی است. سادگی روش یادگیری به همراه امکان پیگیری استراتژیهای پیشرفته در این بازی به علت وجود قائده چرخش صفحهها پس از هر حرکت باعث میشود تا همهٔ افراد (مبتدی تا پیشرفته) از این بازی ساده و در عین حال عمیق فکری لذت ببرند.

شطرنج
شطرنج یک بازی دونفره است که بر روی صفحهٔ ۸×۸ شطرنج و با استفاده از مهرههای شطرنج (شاه، وزیر، رخ، فیل، اسب و سرباز) انجام میگیرد. هر یک از مهرههای شطرنج به شکل مخصوصی حرکت کرده و قادر به زدن مهرههای حریف نیز هستند. هدف این بازی شهمات کردن حریف است یعنی ایجاد وضعیتی که شاه حریف هیچ راهی برای فرار نداشته باشد. همچنین بازی در صورت تسلیم اختیاری یکی از بازیکنان نیز با پایان میرسد، این اتفاق معمولاً وقتی میافتد که شکست اجتنابپذیر به نظر برسد. بازی شطرنج همچنین در چندین حالت نیز ممکن است با تساوی ختم شود. بازی شطرنج به سه بخش شروع بازی یا گشایش، وسط بازی و پایان بازی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل تاکتیکها و سبکهای متفاوتی به کار بسته میشوند. مهرههای شطرنج دارای ارزش متفاوتی هستند و با نمادهای ویژهای نوشته میشوند. شطرنج دارای تاکتیکهایی از جمله چنگال و آچمز و دارای جنبشها و حرکات ویژهای مانند حرکت قلعه، آنپاسان و ترفیع پیاده است.
قدمت این بازی به سدهٔ ششم میلادی در شرق هندوستان باز میگردد. نوع اولیه شطرنج با نام سانسکریت ِ چاتورانگا در امپراتوری گوپتا ابداع شد و در زمان حکومت خسرو انوشیروان ساسانی به ایران معرفی شد. شطرنج در ایران با کمی تغییر در قوانین بازی نام چَترَنگ را بر خود گرفت و با فتح قلمرو امپراتوری ساسانیان توسط عربها، در سراسر جهان اسلام رایجشده و شطرنج نام گرفت. ایرانیان و اعراب از قرن نهم میلادی اروپا و روسیه را با شطرنج آشنا کردند به همین دلیل در اغلب زبانهای اروپایی نام این بازی برگرفته از واژه شطرنج یا شاه (مهره اصلی بازی) و نام بیشتر مهرهها هم برگرفته از نامهای فارسی و عربی آنهاست. در اروپا، شطرنج دستخوش تغییراتی شد و با تغییر شکل حرکت برخی مهرهها پویایی و سرعت بازی افزایش یافت.
در اواخر قرن نوزدهم رقابت قهرمانی شطرنج جهان بنیادگذاریشد. نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان ویلهلم اشتاینیتس شطرنجباز یهودی اهل بوهم بود که در سال ۱۸۸۶ با غلبه بر یوهانس سوکرتورت ِ انگلیسی این عنوان را به دست آورد. ماگنوس کارلسن نروژی قهرمان فعلی شطرنج جهان است که با غلبه بر ویسوآناتان آناند در سال ۲۰۱۳ صاحب این عنوان شد. در سال ۱۹۲۴، سازمان بینالمللی شطرنج جهان (فیده) بنیادگذاریشد و به تدریج مسابقات و عناوینی تازهای به وجود آمدند. رقابتهای بینالمللی شطرنج در طول جنگ جهانی دوم متوقف شده و پس از جنگ جهانی دوم فیده مسئولیت برگزاری رقابت قهرمانی شطرنج جهان را بر عهده گرفت. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون ملی عضو فیده شدهاند و این سازمان را به یکی از بزرگترین نهادهای ورزشی جهان تبدیل کردهاند. فیده تلاش ناموفقی برای افزودن شطرنج به بازیهای المپیک داشته اما این اتفاق هرگز نیفتاده و به جای آن از سال ۱۹۲۷ المپیاد شطرنج بین تیمهای ملی شطرنج کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود. فیده همچنین درجههایی چون استاد فیده، استاد بینالمللی و استادبزرگ را به بهترین شطرنجبازان دنیا اهدا میکند. استاد بزرگ پس از قهرمان جهان معتبرترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدست آورد و گفته میشود که نخستین بار نیکلای دوم تزار روسیه در سال ۱۹۱۴ گروهی از بهترین شطرنجبازان دنیا را استاد بزرگ نامید.
شطرنجبازان اهل اتحاد شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم به قدرت بیرقیب شطرنج جهان تبدیل شدند، به طوریکه تا سال ۱۹۷۲ تمامی رقابتهای قهرمانی جهان بین شطرنجبازان کشور شوراها برگزار شده بود. در این سال بابی فیشر آمریکایی که بسیاری او را بهترین شطرنجباز تاریخ میدانند، عنوان قهرمانی را از شوروی خارج ساخت. پس از فیشر نیز این عنوان دوباره به شوروی بازگشت و به ترتیب آناتولی کارپف، گری کاسپارف و ولادیمیر کرامنیک صاحب این عنوان شدند و تا سال ۲۰۰۷ که ویسواناتان آناند ِ هندی به مقام قهرمانی رسید، این عنوان در شوروی و روسیه باقیماند.
هم زنان و هم مردان امکان کسب عنوان قهرمانی شطرنج جهان و دریافت درجات استادی را دارند و تورنمنتهای شطرنج اغلب بدون محدودیت جنسیتی و سنی برگزار میشوند اما درجات و عناوین مخصوصی هم برای شطرنجبازان زن در نظر گرفته شده که دریافت آنها شرایط آسانتری دارد و مسابقه قهرمانی شطرنج زنان جهان هم برای تعیین بهترین بانوی شطرنجباز دنیا برگزار میشود. فیده همچنین مسابقات قهرمانی جهان را برای ردههای سنی مختلف و به طور مجزا برای دختران و پسران برگزار کرده و درجات استاد بزرگی مخصوصی را هم به بهترین طراحان و حلکنندگان مسائل شطرنج اهدا میکند.
شطرنج رابطهٔ نزدیکی با ریاضیات و رایانش دارد. در سال ۱۹۹۷، دیپ بلو ساختهٔ شرکت آیبیام توانست برای نخستینبار گری کاسپارف، قهرمان وقت شطرنج جهان، را شکستدهد. به مسابقات شطرنج گاهی با محدودیت زمانی برگزار میشوند و عنوان شطرنج سریع و برق آسا برای مسابقاتی که زمان کوتاهی دارند استفاده میشود. در کنار شطرنج کلاسیک انواع دیگری از این بازی مانند شطرنج سیامی و شطرنج ۹۶۰ هم علاقهمندان زیادی دارند.
تخته نرد
نرد یا نردشیر کهن ترین بازی دنیا است که در میان مردم خاورمیانه و مردمان اروپای شرقی بسیار رایج است. در این بازی دو نفره ، طرفین مهرههای خود را بر اساس دو عددی که بر روی تاس نقش می بندد در جهت حرکت عقربههای ساعت یا خلاف آن حرکت میدهند و درآخر از صفحه ی بازی خارج میسازند،در پایان بازیکنی برنده خواهد بود که زودتر همه ی مهرههای خود را از زمین بازی خارج نماید.
تاریخچه
نیای تخت نرد : در بین تمامی مردم دنیا ایران به عنوان سرزمین مادری این بازی شناخته شده است. نخستین بازی ساخته ی دست بشر روی این کره خاکی که در واقع نیای تخت نرد و شاید شترنج هم شناخته می شود و مربوط به حدود ۶ هزار سال پیش می باشد ، صفحه ی بازی ای است که در شهر سوخته ی سیستان و بلوچستان از گور باستانی موسوم به شمارهٔ ۷۶۱ به همراه ۶۰ مهرهٔ آن کشف شده و از چوب آبنوس و به شکل ماری است که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته است. مهرهها و تاس های آن که با تاس های امروزی کاملاً متفاوت بوده است در یک ظرف سفالی در کنار صفحه ی بازی قرار داشتند و از سنگهای رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه بوده است. تا پیش از این گمان می رفت که صفحه ی بازی پیدا شده در گورستان سلطنتی اور در بینالنهرین ( عراق کنونی ) کهن ترین بازی ساخته شده به دست بشر می باشد. نمونه دیگری از قدیمی ترین بازی های صفحه و مهره ای دنیا که کشف شده مربوط به پنج هزار سال پیش و به شکل عقاب و عقرب از جنس سنگ صابونی در حاشیه هلیل رود در جیرفت کرمان در پی کاوشهای پروفسور یوسف مجیدزاده کشف شد و دارای سوراخهایی ( خانه هایی ) است که مهرهها در آن جای میگرفتند. نمونه های دیگری نیز از بازی ها در تپه سیلک کاشان ، صخره های جزیره خارک در خلیج پارس کشف شده است. محققان این نوع بازی های صفحه و مهره ای که تعداد بیشتر و نمونه های کهن تر آن ها در ایران کشف گردیده و البته در بین دیگر ملت های کهن دنیا مانند چین ، مصر و...وجود داشته را نیای بازی امروزی نرد نامیده اند. در واقع همه این بازی های ابتدایی به گونه ای بودند که تعدادی سنگ یا مهره را در صفحه ای که دارای خانه هایی به تعداد مختلف بوده، جا به جا می کردند و مهره ها را از یک نقطه آغازی به یک نقطه پایانی می رساندند.
چگونگی پیدایش نرد امروزی : کهن ترین اسناد موجود در جهان که بر وجود تخت نرد به صورت امروزی دلالت دارند ، اسناد کاملاً معتبر و تاریخی ایرانی است که از ساخت این بازی در زمان ساسانیان به دست بزرگمهر وزیر باهوش خبر می دهند.
سند نخست : یک نوشتهٔ پهلوی بنام چترنگ نامک( ماتیکان چترنگ یا گزارش شترنج ) این بازی را بزرگمهر در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان میفرستد، ابداع میکند و به پاس اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی آن را نیواردشیر به معنای اردشیر نجیب نام می نهد. بنا به متن کتاب چترنگ نامک ، بزرگمهر در ساخت تخت نرد از نمادهای گوناگونی که عموماً مربوط به باورهای زرتشتی است الهام می گیرد. مانند تشبیه صفحه ی بازی به کره زمین ، چهار بخش زمین بازی به چهار فصل سال ، سیاهی و سپیدی مهرهها به شب و روز ، تعداد مهره ها به تعداد روز های یک ماه ، گردش تاس ها به چرخش افلاک و ستارگان و گردش مهرهها به حرکت مردمان تشبیه شدهاست. همچنین چیدن مهرهها در آغاز بازی به آفرینش دنیا و برخورد و گذر مهره ها از یکدیگر را به برخورد و گذر انسان ها به هم در این زندگی و در انتها بیرون رفتن آنها از صفحه بازی به مرگ تشبیه گردیدهاست. نمادپردازی حتی در شرح شماره تاسها نیز دیده میشود که ۱ نشان اهورامزدا؛ ۲ نشان دو مینو (انگره مینو و سپنتا مینو)؛ ۳ نشان اندیشه، گفتار و کردار نیک؛ ۴ نشان عنصرهای چهارگانه خلقت یعنی آب، باد، خاک، آتش؛ ۵ نشان پنج روشنی خورشید، ماه، ستاره، آتش، آذرخش و ۶ به شش گاهنبار مانند شدهاست.در تلمود نیز به این بازی اشاره شدهاست و جالب اینجاست که جمع اعداد رو به روی هم در طرفین تاسها همواره هفت یعنی عددی که برای ایرانیان گرامی بوده است می باشد. چنانکه در برابر یک، شش نهادهاند و در مقابل دو، پنج و در مقابل سه، چهار.
سند دوم ظرف نقره ای بازمانده از دوران ساسانیان است که در نقوش این ظرف نشان می دهد سربازان ساسانی به بازی نرد و کشتی مشغول هستند.
فکر بکر
فکر بکر یک بازی رمزگشایی برای دو بازیکن است. این بازی به صورت امروزی به همراه چندین میخ در سال ۱۹۷۰ توسط مردخای میرویدز، رئیس دفتر پست و متخصص اسرائیلی، اختراع شد. اما این بازی شبیه یک مداد و کاغذ بازی ابتدایی به نام گاو نر و ماده بود که به بیش از یک قرن پیش بازمیگشت.