شهرستان لنجان
تقسیمات کشوری
شهرستان لنجان شامل هشت شهر، دو بخش و بیش از سی روستا میباشد.
بخش مرکزی شهرستان لنجان
'''اُشیان'''(به انگلیسی: osheyan):این بخش به نام سر بلوک لنجان معروف است وتقریبا قبل از سال۵۴ کلیه روستاها از جمله خود زرین شهر (قبلاً ریز میگفتند) جز این بخش بوده وهم اکنون دارای ۲۲۰۰نفرجمعیت است. شغل اکثر مردم آزاد وتعداد کارمند دولتی انگشت شمارند.

دهستان خرمرود
شهرها
زرین شهر
چمگردان
زاینده رود
سده لنجان
ورنامخواست
بخش باغ بهادران
قلعه قاسم
دهستان
دهستان چم رود
دهستان زیرکوه
دهستان چم کوه
شهرها:
باغ بهادران
چرمهین
روستاهای بخش باغبهادران شورجه - چم آسمان - چم پیر - مورکان - همام - کرچگان-کته شور - دورک - صادق آباد -برنجگان - خشوئیه - آیدوغمیش - زرد خشوئیه - حاج الوان - قلعه ترکی - پرکستان - چم علیشاه - چم کهریز - چم نور (چم گاو) - چم طاق - چم حیدر - چم یوسفعلی - کچوئیه- زمان آباد - هاردنگ - لای بید - حاجت آقا- قلعه آقا - کلیشاد رخ - رکن آباد - جعفرآباد - قلعه سنگی درطرح جدید منطقهای کردن لنجان به سبک زیر است
زرین شهر (منطقه مرکزی۱لنجان)
فولادشهر (منطقه۲لنجان)
ورنامخواست (منطقه۳لنجان)
چمگردان (منطقه۴لنجان)
سده (منطقه۵لنجان)
زاینده رود (منطقه۶ لنجان)
باغ بهادران (منطقه۷لنجان)
چرمهین (منطقه۸لنجان)
شهرستان لنجان در سالهای پیش از ۱۳۵۵ ه. ش به لنجانات معروف بود. لنجانات شامل شهرستانهای فلاورجان و مبارکه کنونی و بخشی از خمینی شهر فعلی بودهاست؛ که در سالی ۱۳۵۵ بخش فلاورجان و سال ۱۳۶۹ نیز بخش مبارکه از آن جدا و به شهرستان تبدیل شدند. درحال حاضر شهرستان لنجان دارای هشت شهر و دو بخش و پنج دهستان است. بخشها شامل دو بخش مرکزی و باغ بهادران. بخش مرکزی شامل دهستان های اشیان و خرم رود و بخش باغ بهادران شامل دهستان های چم رود و چم کوه و زیر کوه میباشد. شهرها شامل: زرین شهر، فولادشهر، چمگردان، سده، ورنامخواست، چرمهین، باغ بهادران و زاینده رود (شهر) است.
جغرافیای طبیعی
شهرستان لنجان با وسعت ۵/۱۱۷۲ کیلومتر مربع در فاصله ۳۵ کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار گرفتهاست. ارتفاع نسبی ان از سطح دریا ۲۲۷۰ متر است و دارای آب و هوایی متغیر که همواره تحت تأثیر ناحیه نیمه خشک مرکزی و نیمه مرطب چهارمحال و بختیاری قرار میگیرد. ارتفاعات آن شامل کوههای گاوپیسه از رشته کوه های مرکزی که در شمال شهرستان واقع شدهاند و کوه های بیدکان و کوهستان «رخ» در غرب آن میباشند. لازم به ذکر است که خط مرزی این شهرستان با استان چهارمحال و بختیاری از میان کوهستان «رخ» عبور میکند.
جغرافیای اقتصادی
لنجان محل بزرگترین کارخانههای کشور است. تأسیسات عظیم ذوب آهن و کارخانهها و شرکت های اقماری عظیم آن و نیز کارخانههای صنایع دفاع در محدوده این شهرستان و تعداد زیادی از صنایع و کارخانههای کوچک و بزرگ به این منطقه بافت صنعتی بخشیده که بر رونق و آبادانی منطقه نیز افزوده شدهاست؛ همچنین صنایع دفاع نیز در محدوده شهر زرین شهر قرار گرفته که در نوع خود در کشور بی نظیر است.
کشاورزی
لنجان از لحاظ کشاورزی مهم ترین تولید کننده برنج در استان به شمار میآید.(نگا:برنج لنجان) برنج این منطقه از نوع صدری اما بسیار خوش بو و خوش طعم است؛ چنانچه عطر برنج لنجان را در هیچ نقطهای از جهان نمیتوان یافت. به همین خاطر در سطح استان هوا خواه بسیار دارد و کلیه تولیدات آن در همین استان مصرف شده و امکان صادر شدن نمییابد. سایر محصولات این منطقه، گندم، چغندر قند، صیفی جات و اقسام میوههای سردرختی است.
لنجان از واژه «لنج» به معنی بیشه زار و سبزه زار گرفته شدهاست.
آموزش عالی
این شهرستان دارای ۹ دانشگاهاست:
دانشگاه آزاد اسلامی واحدلنجان
دانشگاه پیام نور زرین شهر
مرکز آموزش علمی کاربردی زرین شهر
دانشگاه غیرانتفاعی صنعتی فولاد
دانشگاه غیر انتفاعی امین فولادشهر
دانشگاه غیر انتفاعی فرزانگان
دانشگاه پیام نور زاینده رود
دانشگاه پیام نور باغبهادران
مرکز علمی کاربردی صنایع دفاعی زرین شهر
دانشگاه صنایع و معادن لنجان (در حال تاسیس)
صنایع
کارخانه ذوب آهن از بزرگترین صنایع این شهرستان است. کارخانه صنایع دفاع، مجتمع فولاد مبارکه، کارخانه نوید منگنز، کارخانه سیمان سپاهان دیزیچه و زرین خودرو از جمله صنایع این منطقهاند.
دردهههای اخیر با توجه به احداث صنایع عظیم دراین شهرستان وکشاورز و دامدار بودن مردم بومی منطقه بسیاری از نیرو های فنی از سایر نقاط کشور خصوصاً خوزستان و چهارمحال بختیاری با توجه به اشتغال فنی قبلی در صنایع فولاد و نورد خوزستان، نفت، گاز و پتروشیمی و نیروگاهی دراین شهرستان ساکن شدهاند.
صنایع دستی
شهرستان لنجان همانند دیگر شهرستانهای استان اصفهان از قابلیتهای بالقوه صنایع دستی در شهرستان برخوردار است.
در سالهای اخیر امر آموزش به علاقهمندان باعث گرایش جوانان خصوصاً بانوان علاقهمند به این رشته از صنایع گردیدهاست. در این زمینه کانون فرهنگی بانوان شهرستان امر آموزش رشتههای مختلف صنایع دستی را بر عهده دارد؛
چنانچه در سال ۱۳۸۹ تعداد نفرات آموزش دیده ۹۰ نفر بودهاست.
صنایع دستی که شرح آن ذیلاً آمدهاست از جمله رشتههایی است که در این شهرستان به علاقهمندان آموزش داده میشود:
-منبت و معرق روی چوب
-نقاشی روی ظروف مینایی
-گلیم بافی
-دوخت چرم- رودوزی سنتی (سرمه دوزی) و روبان دوزی
-سفال گری مقدماتی و پیشرفته
-چاپ قلمکار
-طراحی و نقاشی رنگ روغن و آبرنگ
-قلمزنی
-قالی بافی
تاریخ
بیشتر مکتوبات تاریخی لنجان به زمانصفویه و اشغال توسط افغان ها منتهی میشود. هرچند نهایتاً با شکست افغان ها توسط علیمردان خان بختیاری افغان ها ازاصفهان و لنجان رانده شدند. امالنجان تامدتها رونق قبلی را بازنیافت. تازمان مشروطه که یکی از پایگاههای مجاهدین برای فتح تهران و اصفهان شد وبا وزارت صمصام السطنه بختیاری و حکومت بر اصفهان رفته رفته دوباره لنجان رو به عمران گذاشت. در سال ۱۰۰۰ ه. ق، شاه عباس، اصفهان را به عنوان مرکز سیاسی ایران برگزید و پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. این زمان آغاز رونق و شکوفایی اصفهان بود و لنجان نیز از این رونق و شکوه بهره فراوانی برد، زیرا که این منطقه سرسبز و حاصلخیز با اصفهان فاصله چندانی نداشت و بسیار زود بیشه زارها، تفرج گاه ها و شکارگاه های سرسبز آن مورد توجه شاه قرارگرفت.
در دورهشاه سلطان حسین لنجان به تبع اصفهان روزگاری سخت را سپری کرد. در عهدافشاریان و زمانه زندیان لنجان معبر آمد و شد دستهها و طایفههایی بود که یا به اصفهان میآمدند یا از آن میگریختند. در عهد قاجار، لنجان یا در تملک شاهزادگان قاجار قرار داشت یا تیولی بود که به وابستگان دربار مسعود میرزا بخشیده میشد. در دوره پر آشوب انقلاب مشروطه و استبداد صغیر، لنجان گذرگاه خان و قشون خوانین بختیاری بود.
مسجد جامع زرین شهر
از معدود بناهایی تاریخی شهرستان لنجان است که قدمت آن مربوط به اوایل دوران قاجار است. دارای یک شبستان اصلی و تعدادی طاقنما در محوطه حیاط با تزئنیات آجرکاری خفته –راسته و آجرکاری معقلی و کاشیکاری است. شبستان جبههٔ شمالی آن الحاقی است که در دهههای اخیر ساخته شدهاست.
پل کله
قدمت پل مربوط به اواخر دوران صفوی است که در حال حاضر به علت عدم توجه به فرسودگیهای نما و اجرای ساخت و سازهای غیر اصولی در معرض خطر است. قلعه چهاربرج: بنای زیبایی است بر فراز بلندی تپه که در شهرزرین، شهر از شهرستان لنجان واقع شدهاست. قدمت آن اواخر صفوی و اوایل قاجار است. دارای چهار برج دیده بانی است
کبوترخانه
کبوترخانههای زیبایی در اقصی نقاط شهرستان لنجان با زیباییهای خاص خود وجود دارند که دیدن آنها خارج از لطف نیست. در کرچگان برج کبوتر ۲۰۰ ساله موجود است که گذشته ازآن به عنوان مکانی برای دیده بانی استفاده می شده است.
قلعه کافر
در مسیر زرین شهر به باغبهادران قلعه خشتی زیبایی وجود دارد که قدمت آن مربوط به اواخر دوره قاجار است.
آبشار شاه لولاک
در فاصله پنج کیلومتری چرمهین، در دامنه کوه رخ (از رشته کوههایزاگرس)، آبشار زیبای شاه لورا=(شالورا) از ارتفاع کوه بر دامنه آن فرو میریزد و در بهار و تابستان پذیرای مردم زنده دلی است که به دامن طبیعت میروند. این آبشار دائمی است و بسته به میزان آبسالی یا خشکسالی میزان آب آن متغیر است. در سالهای پرباران آبشار خروشان تر و بزرگتری به نام هولوکی در کنار آبشار شاه لولاک معمولاً در فصل بهار جریان مییابد.
کشاورزی
با توجه به وجود شالیزارهای بسیار این شهرستان یکی از بهترین محصولات برنج ایران را تولید میکند. همچنین در بخش باغبهادران از محصولاتی نظیر گردو، بادام و غیره نیز میتوان نام برد.
مراکز گردشگری
امامزاده سید ابراهیم ورنامخواست
پارک ملت ورنامخواست در مجاورت امامزاده
امامزاده باباسبز روستای اُشیان
امامزاده سید هادی محمد روستای هاردنگ
کنار رودخانه زاینده رود (معروف به سر سنگ) روستای اُشیان
پارک ساحلی شهر سده لنجان
پارک ساحلی شهرچمگُردان
پارک ساحلی زرین شهر
مسجد رحیم خان (جامع) زرین شهر
مناظر بسیار زیبای حاشیه زاینده رود
آبشار شاهلولاک در نزدیکی شهر چرمهین
مجموعه باستانی کوه قلعه بزی
برجهای کبوترخانه زرین شهر و ورنامخواست
زیارتگاه بابا شیخ علی شهر زاینده رود
امامزاده شاهزاده ابراهیم (ع) شهر باغبهادران
مجموعه چهاربرج باغبهادران
پیر چنارروستای خشوئیه
گردنه رخ
این گردنه که در مسیرارتباطی دو استان اصفهان و چهارمحال بختیاری و نیز مرز دو استان و آخرین منطقه سمت غرب استان اصفهان میباشد،
گردنه با پیچ و خمهای تند از سطح زمین تا بالاترین نقطه «کوه رخ»کشیده شده که در هر پیچ آن منظرهای بدیع از شهرستان لنجان دیده میشود.
دهکده ساحلی زاینده رود
این منطقه یکی از مراکز مهم ییلاقی اصفهان محسوب میشود. رودخانه زاینده رود، با جلوهای رویا گون از میان بیشهها و باغها میگذرد و قل قل آب و آواز پرندگان در لابلای شاخسار بیشهها و وزش باد درشاخ و برگ درختان آن، از زیباترین موسیقیهایی است که میتوان شنید. دو سوی رودخانه پوشیده ازدرخت و سبزه زار است و با آب و هوایی دلپذیر و خنک روح را تسکین میدهد. هر نقطه این ناحیه تفرجگاهی زیباست، کوه، آب زلال رودخانه و بیشه و درخت و باغ وسبزه زار، به باغبادران و روستاها و چمهای اطراف آن زیبایی خیره کنندهای بخشیدهاست.
سایر جاذبهها
پارک ساحلی زاینده رود در زرین شهر
ویلاهای ساحلی باغ بهادران
چشم انداز گردنه رخ
مجموعه تفریحی و قایقرانی ذوب آهن
منطقه گردشگری سعید آباد
منطقه گردشگری باغ بهادران
منطقه گردشگری برنجکان
بافت تاریخی و دیدنی روستای خشوئیه
پارک شهرستان زرین شهر
پارک ساحلی زرین شهر بوستان ملت، پارک شاهد، پارک لاله، پارک صدرا، پارک رضوان، پارک جوان، پارک گلها، پارک رجا، پارک حریت و...
اصفهان
اِصفَهان شهری باستانی-گردشگری در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. اصفهان سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و [[مشهد] است.این شهر در میان سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار (پس از دوران سلجوقیان) پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کردهاست. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی انتخاب شد. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربفرد معروف است. این امر باعث شدهاست که در فرهنگ ایرانی اصفهان، نصف جهان لقب بگیرد. میدان نقش جهان یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست و نمونه برجستهای از معماری اسلامی است که توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شدهاست.
نامهای پیشین
از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)، صفاهان، صفویان، جی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی و نصف جهان سرشناس بودهاست.پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در عربی حرف «پ» وجود نداشته بمرور زمان با لهجه و حرف «ص» بصورت «اصفهان» تلفظ گردید.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.
این شهرنامهای کهنتری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
برخی اصفهان را معرب (عربی شده) اسپهان یا سپاهان مینامند به معنی جایگاه سپاه. شاید در ایران باستان این شهر محل تجمع سپاه بوده گه این چنین نامیده شدهاست. زمانی که کورش بزرگ بابل را گرفت و یهودیان رااز اسارت نبوکدنصر شاه بابل، نجات داد شماری از آنها به ایران آمدند و در این منطقه که به دارالیهودیه نامگذاری شد اسکان یافتند.
تاریخچه
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را به طور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به ویژه میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود. در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید - بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در (مرو) و (گرگان) و (تیسفون) نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط «سپاهان» برای تعلیم و اعزام نیروی کمکی پیش بینی شده بود.
اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.
پارتاکن یکی از قبایل بختیاری باستان بوده و در فریدن کنونی که در حال حاضر بخشی از آن بختیاری نشین است سکونت داشتهاند و فریدن در زمان رضاشاه از استان بختیاری جداشد و ضمیمه اصفهان گردید. بنابراین نباید نام پارتیکن را جزو پیشینه اصفهان ذکرنمود. به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت. اسپهان از آنجا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد. در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوه بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست.
سدههای نخست اسلامی
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
دیلمیان
در سال ۳۱۹ ه. ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.
دوره سلجوقی
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰،۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید به طوری که جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.
دوره صفوی
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد، مولف عالم آرای عباسی سبب این انتقال را علاقه شاه عباس به طبیعت اصفهان میداند. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آب انبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
«اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بوده است. در این روزگار، با افزوده شدن کویهای (:محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگتر و زیباتر بود.»
دوره انقلاب اسلامی و پس از آن
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد.
معماری
پیش از اسلام
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
سلجوقیان
معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمی ترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شر مربوط به دوره سلجوقیان است.
صفویان
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید وبه شدت از نظر مراکز تجاری وفرهنگی ترقی نمود.عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. در زمان شاه عباس اول صفوی پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارآیی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعاد حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد. و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارآیی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.
جغرافیا
موقعیت جغرافیایی
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم میشود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به د شت سگزی منتهی میشود.
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست. در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
تقسیمات کشوری
آب و هوا
این شهر در منطقهای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای مرکزی ایران سرچشمه میگیردو به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای مرکزی ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد، از دیگرمناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو، و عقاب است.
اقلیم شهر اصفهان در شمال و شرق از منطقه کویری تاثیر گرفته و در جنوب به جهت وجود کوه صفه از هوای خنک تری بهرهمند است. آب و هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۰ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد.
مردمشناسی و فرهنگ
جمعیت
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ تن برآورد شدهاست. در سال ۱۳۹۰ طبق آمار رسمی کشور، جمعیت این شهر ۱،۷۵۶،۱۲۶ برآورد شده است. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران به شمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای اولین بار در ایران به سبک اروپای در اصفهان از مردم سرشماری بعمل آمد و ۲۰۴ هزار و ۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
زبان
مردم اصفهان به زبان پارسی و لهجه اصفهانی صحبت میکنند. از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرف «س» به آخر واژگان میباشد، که به جای واژه «است» استفاده میشود. همچنین ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند.
دین و مذهب
دین اسلام و مذهب تشیع دین و مذهب رسمی اصفهان است ولی از سدههای پیش ارامنه، یهودیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکردهاند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنی نشین میباشد و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود. اصفهان شهری است که اسلام به صورت تدریجی و آرام آرام به رضا و رغبت از سوی مردم اصفهان پذیرفته شد. یکی از صحابه رسول خدا و از شیعیان امام علی (ع) به نام «عبدالله بن بریر خزاعی» اسلام و را به اصفهان آورد. ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بتده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.
یهودیان اصفهان از قدیمی ترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره (اصفهان) ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند، معدود یهودیهای باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی ساکن هستند.
«در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، بانیان-هندوهای تاجرپیشه- و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانون نگرش اقلیتها بود.»
نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در اصفهان به قرار زیر بود:
آداب و رسوم
روز و نماد اصفهان
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان «هماندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان» روز «یکم آذرماه» هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوان «روز نکوداشت اصفهان» گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفالله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شدهاست، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲ - ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.» از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند. انجمن دوستداران اصفهان نیز شعار «اصفهان برای همیشه، برای همه» را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیدهاست که بر پوسترهای روز اصفهان به چشم میخورد.
برخی نیز سوم اردیبهشت را به عنوان زادروز شیخ بهایی، روز اصفهان میدانند در حالی که او در روز ۲۶ ذیحجه سال ۹۵۳هجری قمری برابر با ۸ اسفندماه سال ۹۲۵هجری شمسی متولد شدهاست ولی در تقویم رسمی کشور سوم اردیبهشت، روز شیخ بهایی نام گرفته و اخیراً نیز این روز، روز ملی کارآفرینی نامیده شدهاست.
نماد جانوری اصفهان
در سال ۱۳۹۳ قوچ و میش اصفهان با نام علمی Ovis orientalis isphahanica از سوی فعالان زیست محیطی این شهر به عنوان نماد جانوری اصفهان پیشنهاد شد. قوچ و میش اصفهانی که در همه مجامع علمی جهان به نام شهر تاریخی اصفهان شناخته می شود طبق اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) در فهرست گونه های آسیب پذیر (VU: Vulnerable) قرار دارد.زیستگاه این زیرگونه خاص در فلات مرکزی ایران در مناطق تپه ماهوری و کوهپایه های استان اصفهان به ویژه پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمشلو، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی و پناهگاه حیات وحش موته در شمال استان اصفهان است. تاخت و تاز شکارچی ها و شکار بامجوز و بدون مجوز یکی از مهم ترین عواملی است که قوچ و میش اصفهانی را به عنوان یک زیر گونه آسیب پذیر در لیست قرمز معرفی کرده است و طبق مطالعات انجام شده، چرای بیش از حد دام، تصرف و تغییر کاربری اراضی، فعالیت نیروهای نظامی در داخل منطقه و عبور کنار گذر غربی اصفهان و شهرک های صنعتی واقع در شمال و شرق پناهگاه حیات وحش قمشلو از مهمترین عوامل تهدید زیستگاهی برای این گونه منحصر به فرد به شمار می آید .
شهرستان لنجان شامل هشت شهر، دو بخش و بیش از سی روستا میباشد.
بخش مرکزی شهرستان لنجان
'''اُشیان'''(به انگلیسی: osheyan):این بخش به نام سر بلوک لنجان معروف است وتقریبا قبل از سال۵۴ کلیه روستاها از جمله خود زرین شهر (قبلاً ریز میگفتند) جز این بخش بوده وهم اکنون دارای ۲۲۰۰نفرجمعیت است. شغل اکثر مردم آزاد وتعداد کارمند دولتی انگشت شمارند.

دهستان خرمرود
شهرها
زرین شهر
چمگردان
زاینده رود
سده لنجان
ورنامخواست
بخش باغ بهادران
قلعه قاسم
دهستان
دهستان چم رود
دهستان زیرکوه
دهستان چم کوه
شهرها:
باغ بهادران
چرمهین
روستاهای بخش باغبهادران شورجه - چم آسمان - چم پیر - مورکان - همام - کرچگان-کته شور - دورک - صادق آباد -برنجگان - خشوئیه - آیدوغمیش - زرد خشوئیه - حاج الوان - قلعه ترکی - پرکستان - چم علیشاه - چم کهریز - چم نور (چم گاو) - چم طاق - چم حیدر - چم یوسفعلی - کچوئیه- زمان آباد - هاردنگ - لای بید - حاجت آقا- قلعه آقا - کلیشاد رخ - رکن آباد - جعفرآباد - قلعه سنگی درطرح جدید منطقهای کردن لنجان به سبک زیر است
زرین شهر (منطقه مرکزی۱لنجان)
فولادشهر (منطقه۲لنجان)
ورنامخواست (منطقه۳لنجان)
چمگردان (منطقه۴لنجان)
سده (منطقه۵لنجان)
زاینده رود (منطقه۶ لنجان)
باغ بهادران (منطقه۷لنجان)
چرمهین (منطقه۸لنجان)
شهرستان لنجان در سالهای پیش از ۱۳۵۵ ه. ش به لنجانات معروف بود. لنجانات شامل شهرستانهای فلاورجان و مبارکه کنونی و بخشی از خمینی شهر فعلی بودهاست؛ که در سالی ۱۳۵۵ بخش فلاورجان و سال ۱۳۶۹ نیز بخش مبارکه از آن جدا و به شهرستان تبدیل شدند. درحال حاضر شهرستان لنجان دارای هشت شهر و دو بخش و پنج دهستان است. بخشها شامل دو بخش مرکزی و باغ بهادران. بخش مرکزی شامل دهستان های اشیان و خرم رود و بخش باغ بهادران شامل دهستان های چم رود و چم کوه و زیر کوه میباشد. شهرها شامل: زرین شهر، فولادشهر، چمگردان، سده، ورنامخواست، چرمهین، باغ بهادران و زاینده رود (شهر) است.
جغرافیای طبیعی
شهرستان لنجان با وسعت ۵/۱۱۷۲ کیلومتر مربع در فاصله ۳۵ کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار گرفتهاست. ارتفاع نسبی ان از سطح دریا ۲۲۷۰ متر است و دارای آب و هوایی متغیر که همواره تحت تأثیر ناحیه نیمه خشک مرکزی و نیمه مرطب چهارمحال و بختیاری قرار میگیرد. ارتفاعات آن شامل کوههای گاوپیسه از رشته کوه های مرکزی که در شمال شهرستان واقع شدهاند و کوه های بیدکان و کوهستان «رخ» در غرب آن میباشند. لازم به ذکر است که خط مرزی این شهرستان با استان چهارمحال و بختیاری از میان کوهستان «رخ» عبور میکند.
جغرافیای اقتصادی
لنجان محل بزرگترین کارخانههای کشور است. تأسیسات عظیم ذوب آهن و کارخانهها و شرکت های اقماری عظیم آن و نیز کارخانههای صنایع دفاع در محدوده این شهرستان و تعداد زیادی از صنایع و کارخانههای کوچک و بزرگ به این منطقه بافت صنعتی بخشیده که بر رونق و آبادانی منطقه نیز افزوده شدهاست؛ همچنین صنایع دفاع نیز در محدوده شهر زرین شهر قرار گرفته که در نوع خود در کشور بی نظیر است.
کشاورزی
لنجان از لحاظ کشاورزی مهم ترین تولید کننده برنج در استان به شمار میآید.(نگا:برنج لنجان) برنج این منطقه از نوع صدری اما بسیار خوش بو و خوش طعم است؛ چنانچه عطر برنج لنجان را در هیچ نقطهای از جهان نمیتوان یافت. به همین خاطر در سطح استان هوا خواه بسیار دارد و کلیه تولیدات آن در همین استان مصرف شده و امکان صادر شدن نمییابد. سایر محصولات این منطقه، گندم، چغندر قند، صیفی جات و اقسام میوههای سردرختی است.
لنجان از واژه «لنج» به معنی بیشه زار و سبزه زار گرفته شدهاست.
آموزش عالی
این شهرستان دارای ۹ دانشگاهاست:
دانشگاه آزاد اسلامی واحدلنجان
دانشگاه پیام نور زرین شهر
مرکز آموزش علمی کاربردی زرین شهر
دانشگاه غیرانتفاعی صنعتی فولاد
دانشگاه غیر انتفاعی امین فولادشهر
دانشگاه غیر انتفاعی فرزانگان
دانشگاه پیام نور زاینده رود
دانشگاه پیام نور باغبهادران
مرکز علمی کاربردی صنایع دفاعی زرین شهر
دانشگاه صنایع و معادن لنجان (در حال تاسیس)
صنایع
کارخانه ذوب آهن از بزرگترین صنایع این شهرستان است. کارخانه صنایع دفاع، مجتمع فولاد مبارکه، کارخانه نوید منگنز، کارخانه سیمان سپاهان دیزیچه و زرین خودرو از جمله صنایع این منطقهاند.
دردهههای اخیر با توجه به احداث صنایع عظیم دراین شهرستان وکشاورز و دامدار بودن مردم بومی منطقه بسیاری از نیرو های فنی از سایر نقاط کشور خصوصاً خوزستان و چهارمحال بختیاری با توجه به اشتغال فنی قبلی در صنایع فولاد و نورد خوزستان، نفت، گاز و پتروشیمی و نیروگاهی دراین شهرستان ساکن شدهاند.
صنایع دستی
شهرستان لنجان همانند دیگر شهرستانهای استان اصفهان از قابلیتهای بالقوه صنایع دستی در شهرستان برخوردار است.
در سالهای اخیر امر آموزش به علاقهمندان باعث گرایش جوانان خصوصاً بانوان علاقهمند به این رشته از صنایع گردیدهاست. در این زمینه کانون فرهنگی بانوان شهرستان امر آموزش رشتههای مختلف صنایع دستی را بر عهده دارد؛
چنانچه در سال ۱۳۸۹ تعداد نفرات آموزش دیده ۹۰ نفر بودهاست.
صنایع دستی که شرح آن ذیلاً آمدهاست از جمله رشتههایی است که در این شهرستان به علاقهمندان آموزش داده میشود:
-منبت و معرق روی چوب
-نقاشی روی ظروف مینایی
-گلیم بافی
-دوخت چرم- رودوزی سنتی (سرمه دوزی) و روبان دوزی
-سفال گری مقدماتی و پیشرفته
-چاپ قلمکار
-طراحی و نقاشی رنگ روغن و آبرنگ
-قلمزنی
-قالی بافی
تاریخ
بیشتر مکتوبات تاریخی لنجان به زمانصفویه و اشغال توسط افغان ها منتهی میشود. هرچند نهایتاً با شکست افغان ها توسط علیمردان خان بختیاری افغان ها ازاصفهان و لنجان رانده شدند. امالنجان تامدتها رونق قبلی را بازنیافت. تازمان مشروطه که یکی از پایگاههای مجاهدین برای فتح تهران و اصفهان شد وبا وزارت صمصام السطنه بختیاری و حکومت بر اصفهان رفته رفته دوباره لنجان رو به عمران گذاشت. در سال ۱۰۰۰ ه. ق، شاه عباس، اصفهان را به عنوان مرکز سیاسی ایران برگزید و پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. این زمان آغاز رونق و شکوفایی اصفهان بود و لنجان نیز از این رونق و شکوه بهره فراوانی برد، زیرا که این منطقه سرسبز و حاصلخیز با اصفهان فاصله چندانی نداشت و بسیار زود بیشه زارها، تفرج گاه ها و شکارگاه های سرسبز آن مورد توجه شاه قرارگرفت.
در دورهشاه سلطان حسین لنجان به تبع اصفهان روزگاری سخت را سپری کرد. در عهدافشاریان و زمانه زندیان لنجان معبر آمد و شد دستهها و طایفههایی بود که یا به اصفهان میآمدند یا از آن میگریختند. در عهد قاجار، لنجان یا در تملک شاهزادگان قاجار قرار داشت یا تیولی بود که به وابستگان دربار مسعود میرزا بخشیده میشد. در دوره پر آشوب انقلاب مشروطه و استبداد صغیر، لنجان گذرگاه خان و قشون خوانین بختیاری بود.
مسجد جامع زرین شهر
از معدود بناهایی تاریخی شهرستان لنجان است که قدمت آن مربوط به اوایل دوران قاجار است. دارای یک شبستان اصلی و تعدادی طاقنما در محوطه حیاط با تزئنیات آجرکاری خفته –راسته و آجرکاری معقلی و کاشیکاری است. شبستان جبههٔ شمالی آن الحاقی است که در دهههای اخیر ساخته شدهاست.
پل کله
قدمت پل مربوط به اواخر دوران صفوی است که در حال حاضر به علت عدم توجه به فرسودگیهای نما و اجرای ساخت و سازهای غیر اصولی در معرض خطر است. قلعه چهاربرج: بنای زیبایی است بر فراز بلندی تپه که در شهرزرین، شهر از شهرستان لنجان واقع شدهاست. قدمت آن اواخر صفوی و اوایل قاجار است. دارای چهار برج دیده بانی است
کبوترخانه
کبوترخانههای زیبایی در اقصی نقاط شهرستان لنجان با زیباییهای خاص خود وجود دارند که دیدن آنها خارج از لطف نیست. در کرچگان برج کبوتر ۲۰۰ ساله موجود است که گذشته ازآن به عنوان مکانی برای دیده بانی استفاده می شده است.
قلعه کافر
در مسیر زرین شهر به باغبهادران قلعه خشتی زیبایی وجود دارد که قدمت آن مربوط به اواخر دوره قاجار است.
آبشار شاه لولاک
در فاصله پنج کیلومتری چرمهین، در دامنه کوه رخ (از رشته کوههایزاگرس)، آبشار زیبای شاه لورا=(شالورا) از ارتفاع کوه بر دامنه آن فرو میریزد و در بهار و تابستان پذیرای مردم زنده دلی است که به دامن طبیعت میروند. این آبشار دائمی است و بسته به میزان آبسالی یا خشکسالی میزان آب آن متغیر است. در سالهای پرباران آبشار خروشان تر و بزرگتری به نام هولوکی در کنار آبشار شاه لولاک معمولاً در فصل بهار جریان مییابد.
کشاورزی
با توجه به وجود شالیزارهای بسیار این شهرستان یکی از بهترین محصولات برنج ایران را تولید میکند. همچنین در بخش باغبهادران از محصولاتی نظیر گردو، بادام و غیره نیز میتوان نام برد.
مراکز گردشگری
امامزاده سید ابراهیم ورنامخواست
پارک ملت ورنامخواست در مجاورت امامزاده
امامزاده باباسبز روستای اُشیان
امامزاده سید هادی محمد روستای هاردنگ
کنار رودخانه زاینده رود (معروف به سر سنگ) روستای اُشیان
پارک ساحلی شهر سده لنجان
پارک ساحلی شهرچمگُردان
پارک ساحلی زرین شهر
مسجد رحیم خان (جامع) زرین شهر
مناظر بسیار زیبای حاشیه زاینده رود
آبشار شاهلولاک در نزدیکی شهر چرمهین
مجموعه باستانی کوه قلعه بزی
برجهای کبوترخانه زرین شهر و ورنامخواست
زیارتگاه بابا شیخ علی شهر زاینده رود
امامزاده شاهزاده ابراهیم (ع) شهر باغبهادران
مجموعه چهاربرج باغبهادران
پیر چنارروستای خشوئیه
گردنه رخ
این گردنه که در مسیرارتباطی دو استان اصفهان و چهارمحال بختیاری و نیز مرز دو استان و آخرین منطقه سمت غرب استان اصفهان میباشد،
گردنه با پیچ و خمهای تند از سطح زمین تا بالاترین نقطه «کوه رخ»کشیده شده که در هر پیچ آن منظرهای بدیع از شهرستان لنجان دیده میشود.
دهکده ساحلی زاینده رود
این منطقه یکی از مراکز مهم ییلاقی اصفهان محسوب میشود. رودخانه زاینده رود، با جلوهای رویا گون از میان بیشهها و باغها میگذرد و قل قل آب و آواز پرندگان در لابلای شاخسار بیشهها و وزش باد درشاخ و برگ درختان آن، از زیباترین موسیقیهایی است که میتوان شنید. دو سوی رودخانه پوشیده ازدرخت و سبزه زار است و با آب و هوایی دلپذیر و خنک روح را تسکین میدهد. هر نقطه این ناحیه تفرجگاهی زیباست، کوه، آب زلال رودخانه و بیشه و درخت و باغ وسبزه زار، به باغبادران و روستاها و چمهای اطراف آن زیبایی خیره کنندهای بخشیدهاست.
سایر جاذبهها
پارک ساحلی زاینده رود در زرین شهر
ویلاهای ساحلی باغ بهادران
چشم انداز گردنه رخ
مجموعه تفریحی و قایقرانی ذوب آهن
منطقه گردشگری سعید آباد
منطقه گردشگری باغ بهادران
منطقه گردشگری برنجکان
بافت تاریخی و دیدنی روستای خشوئیه
پارک شهرستان زرین شهر
پارک ساحلی زرین شهر بوستان ملت، پارک شاهد، پارک لاله، پارک صدرا، پارک رضوان، پارک جوان، پارک گلها، پارک رجا، پارک حریت و...
اصفهان
اِصفَهان شهری باستانی-گردشگری در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. اصفهان سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و [[مشهد] است.این شهر در میان سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار (پس از دوران سلجوقیان) پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کردهاست. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی انتخاب شد. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربفرد معروف است. این امر باعث شدهاست که در فرهنگ ایرانی اصفهان، نصف جهان لقب بگیرد. میدان نقش جهان یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست و نمونه برجستهای از معماری اسلامی است که توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شدهاست.
نامهای پیشین
از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)، صفاهان، صفویان، جی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی و نصف جهان سرشناس بودهاست.پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در عربی حرف «پ» وجود نداشته بمرور زمان با لهجه و حرف «ص» بصورت «اصفهان» تلفظ گردید.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.
این شهرنامهای کهنتری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
برخی اصفهان را معرب (عربی شده) اسپهان یا سپاهان مینامند به معنی جایگاه سپاه. شاید در ایران باستان این شهر محل تجمع سپاه بوده گه این چنین نامیده شدهاست. زمانی که کورش بزرگ بابل را گرفت و یهودیان رااز اسارت نبوکدنصر شاه بابل، نجات داد شماری از آنها به ایران آمدند و در این منطقه که به دارالیهودیه نامگذاری شد اسکان یافتند.
تاریخچه
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را به طور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به ویژه میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود. در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید - بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در (مرو) و (گرگان) و (تیسفون) نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط «سپاهان» برای تعلیم و اعزام نیروی کمکی پیش بینی شده بود.
اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.
پارتاکن یکی از قبایل بختیاری باستان بوده و در فریدن کنونی که در حال حاضر بخشی از آن بختیاری نشین است سکونت داشتهاند و فریدن در زمان رضاشاه از استان بختیاری جداشد و ضمیمه اصفهان گردید. بنابراین نباید نام پارتیکن را جزو پیشینه اصفهان ذکرنمود. به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت. اسپهان از آنجا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد. در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوه بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست.
سدههای نخست اسلامی
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
دیلمیان
در سال ۳۱۹ ه. ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.
دوره سلجوقی
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰،۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید به طوری که جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.
دوره صفوی
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد، مولف عالم آرای عباسی سبب این انتقال را علاقه شاه عباس به طبیعت اصفهان میداند. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آب انبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
«اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بوده است. در این روزگار، با افزوده شدن کویهای (:محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگتر و زیباتر بود.»
دوره انقلاب اسلامی و پس از آن
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد.
معماری
پیش از اسلام
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
سلجوقیان
معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمی ترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شر مربوط به دوره سلجوقیان است.
صفویان
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید وبه شدت از نظر مراکز تجاری وفرهنگی ترقی نمود.عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. در زمان شاه عباس اول صفوی پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارآیی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعاد حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد. و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارآیی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.
جغرافیا
موقعیت جغرافیایی
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم میشود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به د شت سگزی منتهی میشود.
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست. در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
تقسیمات کشوری
آب و هوا
این شهر در منطقهای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای مرکزی ایران سرچشمه میگیردو به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای مرکزی ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد، از دیگرمناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو، و عقاب است.
اقلیم شهر اصفهان در شمال و شرق از منطقه کویری تاثیر گرفته و در جنوب به جهت وجود کوه صفه از هوای خنک تری بهرهمند است. آب و هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۰ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد.
مردمشناسی و فرهنگ
جمعیت
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ تن برآورد شدهاست. در سال ۱۳۹۰ طبق آمار رسمی کشور، جمعیت این شهر ۱،۷۵۶،۱۲۶ برآورد شده است. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران به شمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای اولین بار در ایران به سبک اروپای در اصفهان از مردم سرشماری بعمل آمد و ۲۰۴ هزار و ۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
زبان
مردم اصفهان به زبان پارسی و لهجه اصفهانی صحبت میکنند. از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرف «س» به آخر واژگان میباشد، که به جای واژه «است» استفاده میشود. همچنین ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند.
دین و مذهب
دین اسلام و مذهب تشیع دین و مذهب رسمی اصفهان است ولی از سدههای پیش ارامنه، یهودیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکردهاند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنی نشین میباشد و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود. اصفهان شهری است که اسلام به صورت تدریجی و آرام آرام به رضا و رغبت از سوی مردم اصفهان پذیرفته شد. یکی از صحابه رسول خدا و از شیعیان امام علی (ع) به نام «عبدالله بن بریر خزاعی» اسلام و را به اصفهان آورد. ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بتده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.
یهودیان اصفهان از قدیمی ترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره (اصفهان) ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند، معدود یهودیهای باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی ساکن هستند.
«در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، بانیان-هندوهای تاجرپیشه- و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانون نگرش اقلیتها بود.»
نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در اصفهان به قرار زیر بود:
آداب و رسوم
روز و نماد اصفهان
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان «هماندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان» روز «یکم آذرماه» هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوان «روز نکوداشت اصفهان» گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفالله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شدهاست، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲ - ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.» از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند. انجمن دوستداران اصفهان نیز شعار «اصفهان برای همیشه، برای همه» را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیدهاست که بر پوسترهای روز اصفهان به چشم میخورد.
برخی نیز سوم اردیبهشت را به عنوان زادروز شیخ بهایی، روز اصفهان میدانند در حالی که او در روز ۲۶ ذیحجه سال ۹۵۳هجری قمری برابر با ۸ اسفندماه سال ۹۲۵هجری شمسی متولد شدهاست ولی در تقویم رسمی کشور سوم اردیبهشت، روز شیخ بهایی نام گرفته و اخیراً نیز این روز، روز ملی کارآفرینی نامیده شدهاست.
نماد جانوری اصفهان
در سال ۱۳۹۳ قوچ و میش اصفهان با نام علمی Ovis orientalis isphahanica از سوی فعالان زیست محیطی این شهر به عنوان نماد جانوری اصفهان پیشنهاد شد. قوچ و میش اصفهانی که در همه مجامع علمی جهان به نام شهر تاریخی اصفهان شناخته می شود طبق اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) در فهرست گونه های آسیب پذیر (VU: Vulnerable) قرار دارد.زیستگاه این زیرگونه خاص در فلات مرکزی ایران در مناطق تپه ماهوری و کوهپایه های استان اصفهان به ویژه پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمشلو، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی و پناهگاه حیات وحش موته در شمال استان اصفهان است. تاخت و تاز شکارچی ها و شکار بامجوز و بدون مجوز یکی از مهم ترین عواملی است که قوچ و میش اصفهانی را به عنوان یک زیر گونه آسیب پذیر در لیست قرمز معرفی کرده است و طبق مطالعات انجام شده، چرای بیش از حد دام، تصرف و تغییر کاربری اراضی، فعالیت نیروهای نظامی در داخل منطقه و عبور کنار گذر غربی اصفهان و شهرک های صنعتی واقع در شمال و شرق پناهگاه حیات وحش قمشلو از مهمترین عوامل تهدید زیستگاهی برای این گونه منحصر به فرد به شمار می آید .
بازیهای فکری از جمله بازیهایی است که از نام آن پیدا است بر اساس فکر و
تمرکز انسان انجام میگیرد.
پنتاگو
پنتاگو بازی فکری جذابی است که در سال ۲۰۰۴ توسط توماس فلودن سوئدی طراحی و ساخته شده استو از همان ابتدا هر ساله جوایز معتبری را از آن خود کرده است. از جمله آن که چند سال پیاپی (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)به عنوان بهترین بازی سال در کشورهای مختلف برگزیده شده است. در این بازی ۲ نفره که در رده بازیهای استراتژیک-انتزاعی طبقه بندی میشود. هر بازیکن به نوبت مهرهای را در صفحه قرار میدهد و سپس یکی از صفحهها را به دلخواه۹۰ درجه (در جهت یا خلاف جهت عقربههای ساعت) می چرخاند. اولین بازیکنی که بتواند پنج مهره از مهرههایش را در راستای افقی یا عمودی یا اریب و کاملاً پشت سر هم ردیف کند رندهٔ بازی است. سادگی روش یادگیری به همراه امکان پیگیری استراتژیهای پیشرفته در این بازی به علت وجود قائده چرخش صفحهها پس از هر حرکت باعث میشود تا همهٔ افراد (مبتدی تا پیشرفته) از این بازی ساده و در عین حال عمیق فکری لذت ببرند.

شطرنج
شطرنج یک بازی دونفره است که بر روی صفحهٔ ۸×۸ شطرنج و با استفاده از مهرههای شطرنج (شاه، وزیر، رخ، فیل، اسب و سرباز) انجام میگیرد. هر یک از مهرههای شطرنج به شکل مخصوصی حرکت کرده و قادر به زدن مهرههای حریف نیز هستند. هدف این بازی شهمات کردن حریف است یعنی ایجاد وضعیتی که شاه حریف هیچ راهی برای فرار نداشته باشد. همچنین بازی در صورت تسلیم اختیاری یکی از بازیکنان نیز با پایان میرسد، این اتفاق معمولاً وقتی میافتد که شکست اجتنابپذیر به نظر برسد. بازی شطرنج همچنین در چندین حالت نیز ممکن است با تساوی ختم شود. بازی شطرنج به سه بخش شروع بازی یا گشایش، وسط بازی و پایان بازی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل تاکتیکها و سبکهای متفاوتی به کار بسته میشوند. مهرههای شطرنج دارای ارزش متفاوتی هستند و با نمادهای ویژهای نوشته میشوند. شطرنج دارای تاکتیکهایی از جمله چنگال و آچمز و دارای جنبشها و حرکات ویژهای مانند حرکت قلعه، آنپاسان و ترفیع پیاده است.
قدمت این بازی به سدهٔ ششم میلادی در شرق هندوستان باز میگردد. نوع اولیه شطرنج با نام سانسکریت ِ چاتورانگا در امپراتوری گوپتا ابداع شد و در زمان حکومت خسرو انوشیروان ساسانی به ایران معرفی شد. شطرنج در ایران با کمی تغییر در قوانین بازی نام چَترَنگ را بر خود گرفت و با فتح قلمرو امپراتوری ساسانیان توسط عربها، در سراسر جهان اسلام رایجشده و شطرنج نام گرفت. ایرانیان و اعراب از قرن نهم میلادی اروپا و روسیه را با شطرنج آشنا کردند به همین دلیل در اغلب زبانهای اروپایی نام این بازی برگرفته از واژه شطرنج یا شاه (مهره اصلی بازی) و نام بیشتر مهرهها هم برگرفته از نامهای فارسی و عربی آنهاست. در اروپا، شطرنج دستخوش تغییراتی شد و با تغییر شکل حرکت برخی مهرهها پویایی و سرعت بازی افزایش یافت.
در اواخر قرن نوزدهم رقابت قهرمانی شطرنج جهان بنیادگذاریشد. نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان ویلهلم اشتاینیتس شطرنجباز یهودی اهل بوهم بود که در سال ۱۸۸۶ با غلبه بر یوهانس سوکرتورت ِ انگلیسی این عنوان را به دست آورد. ماگنوس کارلسن نروژی قهرمان فعلی شطرنج جهان است که با غلبه بر ویسوآناتان آناند در سال ۲۰۱۳ صاحب این عنوان شد. در سال ۱۹۲۴، سازمان بینالمللی شطرنج جهان (فیده) بنیادگذاریشد و به تدریج مسابقات و عناوینی تازهای به وجود آمدند. رقابتهای بینالمللی شطرنج در طول جنگ جهانی دوم متوقف شده و پس از جنگ جهانی دوم فیده مسئولیت برگزاری رقابت قهرمانی شطرنج جهان را بر عهده گرفت. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون ملی عضو فیده شدهاند و این سازمان را به یکی از بزرگترین نهادهای ورزشی جهان تبدیل کردهاند. فیده تلاش ناموفقی برای افزودن شطرنج به بازیهای المپیک داشته اما این اتفاق هرگز نیفتاده و به جای آن از سال ۱۹۲۷ المپیاد شطرنج بین تیمهای ملی شطرنج کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود. فیده همچنین درجههایی چون استاد فیده، استاد بینالمللی و استادبزرگ را به بهترین شطرنجبازان دنیا اهدا میکند. استاد بزرگ پس از قهرمان جهان معتبرترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدست آورد و گفته میشود که نخستین بار نیکلای دوم تزار روسیه در سال ۱۹۱۴ گروهی از بهترین شطرنجبازان دنیا را استاد بزرگ نامید.
شطرنجبازان اهل اتحاد شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم به قدرت بیرقیب شطرنج جهان تبدیل شدند، به طوریکه تا سال ۱۹۷۲ تمامی رقابتهای قهرمانی جهان بین شطرنجبازان کشور شوراها برگزار شده بود. در این سال بابی فیشر آمریکایی که بسیاری او را بهترین شطرنجباز تاریخ میدانند، عنوان قهرمانی را از شوروی خارج ساخت. پس از فیشر نیز این عنوان دوباره به شوروی بازگشت و به ترتیب آناتولی کارپف، گری کاسپارف و ولادیمیر کرامنیک صاحب این عنوان شدند و تا سال ۲۰۰۷ که ویسواناتان آناند ِ هندی به مقام قهرمانی رسید، این عنوان در شوروی و روسیه باقیماند.
هم زنان و هم مردان امکان کسب عنوان قهرمانی شطرنج جهان و دریافت درجات استادی را دارند و تورنمنتهای شطرنج اغلب بدون محدودیت جنسیتی و سنی برگزار میشوند اما درجات و عناوین مخصوصی هم برای شطرنجبازان زن در نظر گرفته شده که دریافت آنها شرایط آسانتری دارد و مسابقه قهرمانی شطرنج زنان جهان هم برای تعیین بهترین بانوی شطرنجباز دنیا برگزار میشود. فیده همچنین مسابقات قهرمانی جهان را برای ردههای سنی مختلف و به طور مجزا برای دختران و پسران برگزار کرده و درجات استاد بزرگی مخصوصی را هم به بهترین طراحان و حلکنندگان مسائل شطرنج اهدا میکند.
شطرنج رابطهٔ نزدیکی با ریاضیات و رایانش دارد. در سال ۱۹۹۷، دیپ بلو ساختهٔ شرکت آیبیام توانست برای نخستینبار گری کاسپارف، قهرمان وقت شطرنج جهان، را شکستدهد. به مسابقات شطرنج گاهی با محدودیت زمانی برگزار میشوند و عنوان شطرنج سریع و برق آسا برای مسابقاتی که زمان کوتاهی دارند استفاده میشود. در کنار شطرنج کلاسیک انواع دیگری از این بازی مانند شطرنج سیامی و شطرنج ۹۶۰ هم علاقهمندان زیادی دارند.
تخته نرد
نرد یا نردشیر کهن ترین بازی دنیا است که در میان مردم خاورمیانه و مردمان اروپای شرقی بسیار رایج است. در این بازی دو نفره ، طرفین مهرههای خود را بر اساس دو عددی که بر روی تاس نقش می بندد در جهت حرکت عقربههای ساعت یا خلاف آن حرکت میدهند و درآخر از صفحه ی بازی خارج میسازند،در پایان بازیکنی برنده خواهد بود که زودتر همه ی مهرههای خود را از زمین بازی خارج نماید.
تاریخچه
نیای تخت نرد : در بین تمامی مردم دنیا ایران به عنوان سرزمین مادری این بازی شناخته شده است. نخستین بازی ساخته ی دست بشر روی این کره خاکی که در واقع نیای تخت نرد و شاید شترنج هم شناخته می شود و مربوط به حدود ۶ هزار سال پیش می باشد ، صفحه ی بازی ای است که در شهر سوخته ی سیستان و بلوچستان از گور باستانی موسوم به شمارهٔ ۷۶۱ به همراه ۶۰ مهرهٔ آن کشف شده و از چوب آبنوس و به شکل ماری است که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته است. مهرهها و تاس های آن که با تاس های امروزی کاملاً متفاوت بوده است در یک ظرف سفالی در کنار صفحه ی بازی قرار داشتند و از سنگهای رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه بوده است. تا پیش از این گمان می رفت که صفحه ی بازی پیدا شده در گورستان سلطنتی اور در بینالنهرین ( عراق کنونی ) کهن ترین بازی ساخته شده به دست بشر می باشد. نمونه دیگری از قدیمی ترین بازی های صفحه و مهره ای دنیا که کشف شده مربوط به پنج هزار سال پیش و به شکل عقاب و عقرب از جنس سنگ صابونی در حاشیه هلیل رود در جیرفت کرمان در پی کاوشهای پروفسور یوسف مجیدزاده کشف شد و دارای سوراخهایی ( خانه هایی ) است که مهرهها در آن جای میگرفتند. نمونه های دیگری نیز از بازی ها در تپه سیلک کاشان ، صخره های جزیره خارک در خلیج پارس کشف شده است. محققان این نوع بازی های صفحه و مهره ای که تعداد بیشتر و نمونه های کهن تر آن ها در ایران کشف گردیده و البته در بین دیگر ملت های کهن دنیا مانند چین ، مصر و...وجود داشته را نیای بازی امروزی نرد نامیده اند. در واقع همه این بازی های ابتدایی به گونه ای بودند که تعدادی سنگ یا مهره را در صفحه ای که دارای خانه هایی به تعداد مختلف بوده، جا به جا می کردند و مهره ها را از یک نقطه آغازی به یک نقطه پایانی می رساندند.
چگونگی پیدایش نرد امروزی : کهن ترین اسناد موجود در جهان که بر وجود تخت نرد به صورت امروزی دلالت دارند ، اسناد کاملاً معتبر و تاریخی ایرانی است که از ساخت این بازی در زمان ساسانیان به دست بزرگمهر وزیر باهوش خبر می دهند.
سند نخست : یک نوشتهٔ پهلوی بنام چترنگ نامک( ماتیکان چترنگ یا گزارش شترنج ) این بازی را بزرگمهر در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان میفرستد، ابداع میکند و به پاس اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی آن را نیواردشیر به معنای اردشیر نجیب نام می نهد. بنا به متن کتاب چترنگ نامک ، بزرگمهر در ساخت تخت نرد از نمادهای گوناگونی که عموماً مربوط به باورهای زرتشتی است الهام می گیرد. مانند تشبیه صفحه ی بازی به کره زمین ، چهار بخش زمین بازی به چهار فصل سال ، سیاهی و سپیدی مهرهها به شب و روز ، تعداد مهره ها به تعداد روز های یک ماه ، گردش تاس ها به چرخش افلاک و ستارگان و گردش مهرهها به حرکت مردمان تشبیه شدهاست. همچنین چیدن مهرهها در آغاز بازی به آفرینش دنیا و برخورد و گذر مهره ها از یکدیگر را به برخورد و گذر انسان ها به هم در این زندگی و در انتها بیرون رفتن آنها از صفحه بازی به مرگ تشبیه گردیدهاست. نمادپردازی حتی در شرح شماره تاسها نیز دیده میشود که ۱ نشان اهورامزدا؛ ۲ نشان دو مینو (انگره مینو و سپنتا مینو)؛ ۳ نشان اندیشه، گفتار و کردار نیک؛ ۴ نشان عنصرهای چهارگانه خلقت یعنی آب، باد، خاک، آتش؛ ۵ نشان پنج روشنی خورشید، ماه، ستاره، آتش، آذرخش و ۶ به شش گاهنبار مانند شدهاست.در تلمود نیز به این بازی اشاره شدهاست و جالب اینجاست که جمع اعداد رو به روی هم در طرفین تاسها همواره هفت یعنی عددی که برای ایرانیان گرامی بوده است می باشد. چنانکه در برابر یک، شش نهادهاند و در مقابل دو، پنج و در مقابل سه، چهار.
سند دوم ظرف نقره ای بازمانده از دوران ساسانیان است که در نقوش این ظرف نشان می دهد سربازان ساسانی به بازی نرد و کشتی مشغول هستند.
فکر بکر
فکر بکر یک بازی رمزگشایی برای دو بازیکن است. این بازی به صورت امروزی به همراه چندین میخ در سال ۱۹۷۰ توسط مردخای میرویدز، رئیس دفتر پست و متخصص اسرائیلی، اختراع شد. اما این بازی شبیه یک مداد و کاغذ بازی ابتدایی به نام گاو نر و ماده بود که به بیش از یک قرن پیش بازمیگشت.
پنتاگو
پنتاگو بازی فکری جذابی است که در سال ۲۰۰۴ توسط توماس فلودن سوئدی طراحی و ساخته شده استو از همان ابتدا هر ساله جوایز معتبری را از آن خود کرده است. از جمله آن که چند سال پیاپی (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)به عنوان بهترین بازی سال در کشورهای مختلف برگزیده شده است. در این بازی ۲ نفره که در رده بازیهای استراتژیک-انتزاعی طبقه بندی میشود. هر بازیکن به نوبت مهرهای را در صفحه قرار میدهد و سپس یکی از صفحهها را به دلخواه۹۰ درجه (در جهت یا خلاف جهت عقربههای ساعت) می چرخاند. اولین بازیکنی که بتواند پنج مهره از مهرههایش را در راستای افقی یا عمودی یا اریب و کاملاً پشت سر هم ردیف کند رندهٔ بازی است. سادگی روش یادگیری به همراه امکان پیگیری استراتژیهای پیشرفته در این بازی به علت وجود قائده چرخش صفحهها پس از هر حرکت باعث میشود تا همهٔ افراد (مبتدی تا پیشرفته) از این بازی ساده و در عین حال عمیق فکری لذت ببرند.

شطرنج
شطرنج یک بازی دونفره است که بر روی صفحهٔ ۸×۸ شطرنج و با استفاده از مهرههای شطرنج (شاه، وزیر، رخ، فیل، اسب و سرباز) انجام میگیرد. هر یک از مهرههای شطرنج به شکل مخصوصی حرکت کرده و قادر به زدن مهرههای حریف نیز هستند. هدف این بازی شهمات کردن حریف است یعنی ایجاد وضعیتی که شاه حریف هیچ راهی برای فرار نداشته باشد. همچنین بازی در صورت تسلیم اختیاری یکی از بازیکنان نیز با پایان میرسد، این اتفاق معمولاً وقتی میافتد که شکست اجتنابپذیر به نظر برسد. بازی شطرنج همچنین در چندین حالت نیز ممکن است با تساوی ختم شود. بازی شطرنج به سه بخش شروع بازی یا گشایش، وسط بازی و پایان بازی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل تاکتیکها و سبکهای متفاوتی به کار بسته میشوند. مهرههای شطرنج دارای ارزش متفاوتی هستند و با نمادهای ویژهای نوشته میشوند. شطرنج دارای تاکتیکهایی از جمله چنگال و آچمز و دارای جنبشها و حرکات ویژهای مانند حرکت قلعه، آنپاسان و ترفیع پیاده است.
قدمت این بازی به سدهٔ ششم میلادی در شرق هندوستان باز میگردد. نوع اولیه شطرنج با نام سانسکریت ِ چاتورانگا در امپراتوری گوپتا ابداع شد و در زمان حکومت خسرو انوشیروان ساسانی به ایران معرفی شد. شطرنج در ایران با کمی تغییر در قوانین بازی نام چَترَنگ را بر خود گرفت و با فتح قلمرو امپراتوری ساسانیان توسط عربها، در سراسر جهان اسلام رایجشده و شطرنج نام گرفت. ایرانیان و اعراب از قرن نهم میلادی اروپا و روسیه را با شطرنج آشنا کردند به همین دلیل در اغلب زبانهای اروپایی نام این بازی برگرفته از واژه شطرنج یا شاه (مهره اصلی بازی) و نام بیشتر مهرهها هم برگرفته از نامهای فارسی و عربی آنهاست. در اروپا، شطرنج دستخوش تغییراتی شد و با تغییر شکل حرکت برخی مهرهها پویایی و سرعت بازی افزایش یافت.
در اواخر قرن نوزدهم رقابت قهرمانی شطرنج جهان بنیادگذاریشد. نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان ویلهلم اشتاینیتس شطرنجباز یهودی اهل بوهم بود که در سال ۱۸۸۶ با غلبه بر یوهانس سوکرتورت ِ انگلیسی این عنوان را به دست آورد. ماگنوس کارلسن نروژی قهرمان فعلی شطرنج جهان است که با غلبه بر ویسوآناتان آناند در سال ۲۰۱۳ صاحب این عنوان شد. در سال ۱۹۲۴، سازمان بینالمللی شطرنج جهان (فیده) بنیادگذاریشد و به تدریج مسابقات و عناوینی تازهای به وجود آمدند. رقابتهای بینالمللی شطرنج در طول جنگ جهانی دوم متوقف شده و پس از جنگ جهانی دوم فیده مسئولیت برگزاری رقابت قهرمانی شطرنج جهان را بر عهده گرفت. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون ملی عضو فیده شدهاند و این سازمان را به یکی از بزرگترین نهادهای ورزشی جهان تبدیل کردهاند. فیده تلاش ناموفقی برای افزودن شطرنج به بازیهای المپیک داشته اما این اتفاق هرگز نیفتاده و به جای آن از سال ۱۹۲۷ المپیاد شطرنج بین تیمهای ملی شطرنج کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود. فیده همچنین درجههایی چون استاد فیده، استاد بینالمللی و استادبزرگ را به بهترین شطرنجبازان دنیا اهدا میکند. استاد بزرگ پس از قهرمان جهان معتبرترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدست آورد و گفته میشود که نخستین بار نیکلای دوم تزار روسیه در سال ۱۹۱۴ گروهی از بهترین شطرنجبازان دنیا را استاد بزرگ نامید.
شطرنجبازان اهل اتحاد شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم به قدرت بیرقیب شطرنج جهان تبدیل شدند، به طوریکه تا سال ۱۹۷۲ تمامی رقابتهای قهرمانی جهان بین شطرنجبازان کشور شوراها برگزار شده بود. در این سال بابی فیشر آمریکایی که بسیاری او را بهترین شطرنجباز تاریخ میدانند، عنوان قهرمانی را از شوروی خارج ساخت. پس از فیشر نیز این عنوان دوباره به شوروی بازگشت و به ترتیب آناتولی کارپف، گری کاسپارف و ولادیمیر کرامنیک صاحب این عنوان شدند و تا سال ۲۰۰۷ که ویسواناتان آناند ِ هندی به مقام قهرمانی رسید، این عنوان در شوروی و روسیه باقیماند.
هم زنان و هم مردان امکان کسب عنوان قهرمانی شطرنج جهان و دریافت درجات استادی را دارند و تورنمنتهای شطرنج اغلب بدون محدودیت جنسیتی و سنی برگزار میشوند اما درجات و عناوین مخصوصی هم برای شطرنجبازان زن در نظر گرفته شده که دریافت آنها شرایط آسانتری دارد و مسابقه قهرمانی شطرنج زنان جهان هم برای تعیین بهترین بانوی شطرنجباز دنیا برگزار میشود. فیده همچنین مسابقات قهرمانی جهان را برای ردههای سنی مختلف و به طور مجزا برای دختران و پسران برگزار کرده و درجات استاد بزرگی مخصوصی را هم به بهترین طراحان و حلکنندگان مسائل شطرنج اهدا میکند.
شطرنج رابطهٔ نزدیکی با ریاضیات و رایانش دارد. در سال ۱۹۹۷، دیپ بلو ساختهٔ شرکت آیبیام توانست برای نخستینبار گری کاسپارف، قهرمان وقت شطرنج جهان، را شکستدهد. به مسابقات شطرنج گاهی با محدودیت زمانی برگزار میشوند و عنوان شطرنج سریع و برق آسا برای مسابقاتی که زمان کوتاهی دارند استفاده میشود. در کنار شطرنج کلاسیک انواع دیگری از این بازی مانند شطرنج سیامی و شطرنج ۹۶۰ هم علاقهمندان زیادی دارند.
تخته نرد
نرد یا نردشیر کهن ترین بازی دنیا است که در میان مردم خاورمیانه و مردمان اروپای شرقی بسیار رایج است. در این بازی دو نفره ، طرفین مهرههای خود را بر اساس دو عددی که بر روی تاس نقش می بندد در جهت حرکت عقربههای ساعت یا خلاف آن حرکت میدهند و درآخر از صفحه ی بازی خارج میسازند،در پایان بازیکنی برنده خواهد بود که زودتر همه ی مهرههای خود را از زمین بازی خارج نماید.
تاریخچه
نیای تخت نرد : در بین تمامی مردم دنیا ایران به عنوان سرزمین مادری این بازی شناخته شده است. نخستین بازی ساخته ی دست بشر روی این کره خاکی که در واقع نیای تخت نرد و شاید شترنج هم شناخته می شود و مربوط به حدود ۶ هزار سال پیش می باشد ، صفحه ی بازی ای است که در شهر سوخته ی سیستان و بلوچستان از گور باستانی موسوم به شمارهٔ ۷۶۱ به همراه ۶۰ مهرهٔ آن کشف شده و از چوب آبنوس و به شکل ماری است که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته است. مهرهها و تاس های آن که با تاس های امروزی کاملاً متفاوت بوده است در یک ظرف سفالی در کنار صفحه ی بازی قرار داشتند و از سنگهای رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه بوده است. تا پیش از این گمان می رفت که صفحه ی بازی پیدا شده در گورستان سلطنتی اور در بینالنهرین ( عراق کنونی ) کهن ترین بازی ساخته شده به دست بشر می باشد. نمونه دیگری از قدیمی ترین بازی های صفحه و مهره ای دنیا که کشف شده مربوط به پنج هزار سال پیش و به شکل عقاب و عقرب از جنس سنگ صابونی در حاشیه هلیل رود در جیرفت کرمان در پی کاوشهای پروفسور یوسف مجیدزاده کشف شد و دارای سوراخهایی ( خانه هایی ) است که مهرهها در آن جای میگرفتند. نمونه های دیگری نیز از بازی ها در تپه سیلک کاشان ، صخره های جزیره خارک در خلیج پارس کشف شده است. محققان این نوع بازی های صفحه و مهره ای که تعداد بیشتر و نمونه های کهن تر آن ها در ایران کشف گردیده و البته در بین دیگر ملت های کهن دنیا مانند چین ، مصر و...وجود داشته را نیای بازی امروزی نرد نامیده اند. در واقع همه این بازی های ابتدایی به گونه ای بودند که تعدادی سنگ یا مهره را در صفحه ای که دارای خانه هایی به تعداد مختلف بوده، جا به جا می کردند و مهره ها را از یک نقطه آغازی به یک نقطه پایانی می رساندند.
چگونگی پیدایش نرد امروزی : کهن ترین اسناد موجود در جهان که بر وجود تخت نرد به صورت امروزی دلالت دارند ، اسناد کاملاً معتبر و تاریخی ایرانی است که از ساخت این بازی در زمان ساسانیان به دست بزرگمهر وزیر باهوش خبر می دهند.
سند نخست : یک نوشتهٔ پهلوی بنام چترنگ نامک( ماتیکان چترنگ یا گزارش شترنج ) این بازی را بزرگمهر در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان میفرستد، ابداع میکند و به پاس اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی آن را نیواردشیر به معنای اردشیر نجیب نام می نهد. بنا به متن کتاب چترنگ نامک ، بزرگمهر در ساخت تخت نرد از نمادهای گوناگونی که عموماً مربوط به باورهای زرتشتی است الهام می گیرد. مانند تشبیه صفحه ی بازی به کره زمین ، چهار بخش زمین بازی به چهار فصل سال ، سیاهی و سپیدی مهرهها به شب و روز ، تعداد مهره ها به تعداد روز های یک ماه ، گردش تاس ها به چرخش افلاک و ستارگان و گردش مهرهها به حرکت مردمان تشبیه شدهاست. همچنین چیدن مهرهها در آغاز بازی به آفرینش دنیا و برخورد و گذر مهره ها از یکدیگر را به برخورد و گذر انسان ها به هم در این زندگی و در انتها بیرون رفتن آنها از صفحه بازی به مرگ تشبیه گردیدهاست. نمادپردازی حتی در شرح شماره تاسها نیز دیده میشود که ۱ نشان اهورامزدا؛ ۲ نشان دو مینو (انگره مینو و سپنتا مینو)؛ ۳ نشان اندیشه، گفتار و کردار نیک؛ ۴ نشان عنصرهای چهارگانه خلقت یعنی آب، باد، خاک، آتش؛ ۵ نشان پنج روشنی خورشید، ماه، ستاره، آتش، آذرخش و ۶ به شش گاهنبار مانند شدهاست.در تلمود نیز به این بازی اشاره شدهاست و جالب اینجاست که جمع اعداد رو به روی هم در طرفین تاسها همواره هفت یعنی عددی که برای ایرانیان گرامی بوده است می باشد. چنانکه در برابر یک، شش نهادهاند و در مقابل دو، پنج و در مقابل سه، چهار.
سند دوم ظرف نقره ای بازمانده از دوران ساسانیان است که در نقوش این ظرف نشان می دهد سربازان ساسانی به بازی نرد و کشتی مشغول هستند.
فکر بکر
فکر بکر یک بازی رمزگشایی برای دو بازیکن است. این بازی به صورت امروزی به همراه چندین میخ در سال ۱۹۷۰ توسط مردخای میرویدز، رئیس دفتر پست و متخصص اسرائیلی، اختراع شد. اما این بازی شبیه یک مداد و کاغذ بازی ابتدایی به نام گاو نر و ماده بود که به بیش از یک قرن پیش بازمیگشت.